سلام،من حدود ده ساله ازدواج کردم و شوهرم از همون اول ازدواج مون به چیزهای زیادی مثل مشروب و متادون و تنباکو اعتیاد داشت این چندسال اخیر که به قول خودش بنگ و تریاک مهمه چیز میکشید ،چهارماه پیش ترک کرد و هرچیز میکشید کنارگذاشت و فقط سیگار میکشید و گاهی مشروب میخورد،اما چندوقت بود که خیلی زود به زود مشروب میخورد و من بهش تذکر میدادم که اگر اینارو دوباره بخری همشو میریزم ونمیزارم بخوری،حالا امشب دوباره خریده بود و رفت خورد بقیهاش و گذاشته بود که بعداً بخوره منم رفتم همه شونو توفاضلاب خالی کردم،وقتی فهمید هم کتکم زد هم یه میله آهنی برداشت بود که منو بکشه ولی چون بچه کوچیک دستم بود نزد،ورفت تا دوباره بخره،منم تو این فرصت بچهها مو برداشتم و اومدم خونه مادرم چون میترسیدم منو بکشه،حالا بعداز دوساعت اومده بود درخونه مامانم دنبال کلید خونه که من دخترموفرستادم که کلیدوبهش بده دخترم میگفت شوهرم اون میله آهنی رو همراهش آورده بود یعنی قصد کشتن منو داره،بهم بگید چیکار کنم؟من دوتا دختر۷و۹ساله دارم بایه نوزاد۶ماهه،شوهرم خیلی اخلاقای بدی هم داره مثلاً نمیزاره من با اسنپ یا ماشین غریبه جایی برم یا مغازه دور از خونه نباید برم،خیلی اجازه نمیده به فامیل سربزنم فقط دوست داره خونه پدرو مادر خودم و خودش بریم،واینکه خیلی سردو بی احساس وبد اخلاقه،شمابگید چیکارکنم؟دخترام همش میگن مامان طلاق نگیر ولی من واقعا خیلی تواین زندگی زجرکشیدم وبا همه اخلاقای بدش ساختم دیگه نمیتونم تحملش کنم.
اینکه بیان میکنید دخترام نمیزارند جدا بشوم،ماندن هم آسیب بیشتری برای همه شما خواهد داشت.چون همسرتون عوض نخواهد شد و ترک نخواهد کرد و روز به روز بیشتر و بدتر خواهد شد،ایشون تعادل در ارتباط به واسطه مصرف الکل ندارد،لطفا به کمک مشاور تصمیم جدی بگیرید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید