2794
خانم دشتی ممنون از کمکتان. فکر کنم اگر از محتوای پیغام جدیدم مطلع بشید تعجب کنید. تصمیم گرفتم که رابطه رو تموم کنم. داشتم پیغام هایی رو که براتون فرستاده بودم مرور میکردم و متوجه طشدم که در پیغام سوم از ترسم برای سر کار گذاشته شدن نوشته بودم. ذکر کرده بودم که با دو تا دختر خانم به مدت ٦ ماه بودند و در مورد اولی ذکر کردند که انگار فقط واسه تفریح بیرون میرفتیم و اصلا یادمون رفت که قصدمون ازدواجه. متاسفانه منم همین رو تجربه کردم. یه هو در جلسه اخر احساس کردم که من دوست دخترش هستم و به چشم زنش به من نگاه نمیکنه. من سوال معروفی که میگند نپرسید رو پرسیدم. نظرشون نسبت به من چیه؟ و بعد یه هو ایشون گفتند که ما هنوز کنسرت نرفتیم ، تفریح نکردیم. گفتم یعنی چی؟ و ایشون هم گفتند که خیلی براشون مهمه که شنبه و یک شنبه تفریح کنند. گفتم جای تفریح مهم نیست اینکه با کی تفریح کنی مهمه وگرنه کیه که از تفریح بدش بیاد. بعد ایشون باز هم تاکید کردند که تا ٣٩ سالگی کار کردند و بعد از ازدواج میخواهند با زنشون تفریح کنند. گفتم تو که انقدر سر کار میری، چرا حرف تفریح رو میزنی؟ تو که همش داری سر کار میری. گفتند کارشون رو شاید ٤ ماه دیگه سبک تر کنند و اونجا یکباره متوجه شدم چه قدر نگاه هامون به زندگی متفاوته. مهمترین معیار ایشون اینه که چه قدر تو تفریح با من بهشون خوش میگذره ولی نه هر تفریحی. میگند تا الان تفریحات مد نظر ایشون نبوده. پارک و بیلیارد و رستوران حساب نیست. میخواند بدونند ایا من سفر دور اروپا دوست دارم یا نه! بهش گفتم خوب معلومه همه تفریح دوست دارند میگه نه باید خیلی خوشش بیاد. به عقب که نگاه میکنم میبینم که ایشون تمام مدت به من گفتند کار دارند و به خاطر دو زبانه بودنشون ما تماس تلفنی کمی رو داشتیم. الان که نگاه میکنم مجددا دو ماه اینده شون رو ایشون کار دارند. واقعا اعتمادم رو از بین بردند که چه طور ممکنه که مهمترین معیارشون رو بعد از یکماه چک نکرده باشند و چه طور تفریح تو فرهنگشون تعریف شده! الان گیجم ولی تقریبا مصمم. یه هو نکات منفیشون که همه رو مدنظر داشتم ولی از اهمیتشون غافل بودم پررنگ شد. مهمتر از همه زبان. انگار زبون هم رو نمیفهمیم. دوستام میگند چون گفتم عاشقش شدم اونم در اصطلاح دور ورداشته. خوب هدف من همین بود اما فکر نمیکردم انقدر ناامید بشم. هنوز هم میدونم که مهربونه، از خودگذشته هست، وضع مالی خوب اما فکر میکنم ازدواج هنوز تو برنامه زندگیش جایی نداره وگرنه یکبار به این موضوع فکر میکرد که ایا وقت اشنا شدن رو داره یا نه. من هم از درسم و وقتم زدم، بارها هم بهشون گفتم که پرونده ازدواج رو بیارند رو ولی نیاوردند. بار اخر فقط بهشون گفتم که اگر واسه من احترامی قائل اند هر چه سریعتر راجع به مسئله ازدواج فکر کنند. یه هو نگاه کردند و گفتند باشه فکر میکنم. گفتم پس تو این یه ماه چی کار میکردی؟ و یه هو واقعا احساس کردم که تو این مدت دوست دخترشون بودم. با همه این مزایا شوقم رو از دست دادم، فکر نکنم کاری بشه کرد چون به این باور رسیدم که ایشون قصدش ازدواج نیست. دنبال زنی برای تفریحات شنبه و یکشنبه هست. نظر شما چیه؟ فکر میکنید غیر منطقی عاشق شدم و غیر منطقی هم فارغ شدم؟ این رو هم در نظر بگیرید که من مشکلی ندارم که ٦ ماه با کسی به قصد ازدواج باشم به شرطی که کیفیت ٦ ماه رو داشته باشه. نه اینکه انگار فقط یک ماه با هم بودیم. مسئله زمان برام خیلی مهمه، باید سریعتر تصمیم بگیرم.
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

دوست عزیز از محتوای پیامتون معلومه که احساسات رو گذاشتی کنار و منطقی فکر میکنی ولی منطقی فکر کردن با عجولانه تصمیم گرفتن فرق داره در مشاوره ازدواج وقتی مشاور با دونفر صحبت میکنه وبا طرز فکرشون وبرخوردشون آشنا میشه میتونه یک راهنمایی کلی داشته باشه شناخت من از ایشون منوط به صحبت های شماست پس نمیتونم در مورد ایشون نظر بدم لکن با توجه به محتوای این چند جلسه فکر میکنم شما برای ازدواج با ایشون داری بیشتر اشنا میشی ولی ایشون فعلا عجله ای برای انتخاب کردن نداره دوآیتم میتونه کمکت کنه. کسی که ایشون رو معرفی کرده که چقدر بهشو ن شناخت داره و مورد دوم که مهمتره اینکه چقدر ایشون تمایل دارند شما رو به دوستان واشناهاشون معرفی کنند برای اینکه غیر مستقیم به ایشون بگید که هدفتون از این رفت وامدها اشنایی وشناخت هست میتونید پیشنهاد بدید در کنار این اشنایی نظر یک مشاور رو هم بدونید بد نیست میخوام بدونم مقاومت میکنند یا قبول میکنند با شما برای مشاوره ازدواج بیان(چقدر این موضوع براشون جدی هست) ادامه این رابطه بستگی به تعریفی داره که شما از این رابطه دارید .طبق گفته شما براتون مشکلی نیس 6ماه در ارتباط باشید به شرطی که برای اشنایی باشه نه دوستی و وقت گذراندن. خب میتونید در این مدت اگر گزینه ای دیگر دارید بهش جدی فکر کنید عجولانه تصمیم نگیر. منظورت رو از اینکه زمان برات خیلی مهمه وباید سریع تصمیم بگیری رو متوجه نشدم که این عجله برای تصمیم ، به چه علت هست

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

سلام من الان ١٦ هفته و ٥ روز هستم ٤ روز پیش رفتم سونو گفت بچه پسره ، خیلی تعجب کردم چون همه حالت ها

پاسخ سلام عزیزم از نظر علمی تعیین جنسیت جنین در دوران بارداری فقط با سونوگرافی امکان پذیر میباشد واز روی حالات خانم باردار نمیشود به جنسیت جنین پی برد موفق باشید

باسلام پسرم نا چندروز دیگه یک سالش میشه.وزن تولدش 4 بود و الانم 14/200 هست اما در کمال تعجب هیچی نم

پاسخ سلام کاربر گرامی کودکتون اضافه وزن داره نسبت یه سنش و وزن تولدش. و نیاز به هیچ اشتها آوری نیست بهتره شیردهی رو کنترل کنید و بین ساعات شیردهی غذا بدید شاد باشید