2794

سلام خانم دکتر، می خوام یه درد و دل کنم، من شوهرم ماموریت میره من ساکن تهرانم خانوادم تهران شوهرم خانوادش شمالم هروقت که از ماموریت میاد منتظر یه بهانس بره شمال من بهش میگم دوست نداری چرا با من باشی، من شغلم طوریه که نمیتونم باهاش هرسری شمال برم اون تنهایی میری هر چند هفته یه بار میاد خونه اونم اینجوری می کنه حتی باردار شدنمم بهش می گفتم آقا آدم باید خونش باشه رابطه داشته باشه تا بچه دار بشه می گفت نه شمالم میشه رابطه داشت اونم خونه مادرش، تا اینکه باردار شدم هر چند هفته یه بار میومد یکی دو روز میموند باز دوباره می گفت میرم شمال از اونور میرم سرکار میگه تهران و دوست ندارم خوب الان من تقصیرم چیه تهران زندگی می کنم از کاراش دلخورم باهاش حرف میزنی حق به آدم نمیده منم خیلی از این قضیه ناراحت میشم همش سکوت‌ می کنه، شما جای من بودید چیکار می کردید

اطلاعات تکمیلی

سن 29 جنسیت زن شغل پرستار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاوره و راهنمای خانواده

دوست عزیز،اینکه آیا شما از اول در جریان اینگونه شرایط بودید یا خیر مهم هست،اینکه با این شرایط وارد زندگی شدید و اطلاع داشتید حائز اهمیت هست،یا نه،الان و یا مدتی هست که شرایط اینگونه شده،دلیل ایشون فقط برای دلتنگی خوانواده اشون هست یا دلایل دیگری هم وجود داره؟اطلاعات شما برای بنده از نظر سن هردو،مدت زندگی مشترک و اینکه فرزند چندم خوانواده هستید مهم هست،در نهایت باید از مشاور حضوری کمک بگیرید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha