همسرم حرفم رو گوش نمیده و کارهایی میکنه که میدونه من خوشم نمیاد

سلام من معلمم و همسرم هم دانشجو معلم. ۲۱ سالشه ۱ ساله ازدواج کردیم. اوایل که دانشگاه مجازی بود هیچ مشکلی نداشتیم واقعا همدیگرو دوست داشتیم. و همه جوره حرف همو گوش میکردیم و چیزی پنهون نمیکردیم مشکلات از جایی شروع شد که دانشگاه حضوری شد و ایشون رفت دانشگاه شهر دیگه هر هفته میرم دنبالش میارم و میبرم.از روزی که رفته یه ادم دیگه شده کلی پنهان کاری میکنه مثلا یواشکی پول میریزه تو موسسات خیریه، یا مثلا به من میگه نمیرم بیرون بعد میفهمم که رفته بیرون چرخیده. یه دعوای اساسی سر این موضوعات داشتیم و از وقتی فهمیدم ازم پنهان کاری میکنه از چشمم افتاده و اعتمادی بهش ندارم ولی دوسش دارم. یا مثلا اصلا اهل ارایش نبود از وقتی رفته هی ارایش میکنه. خانم من ادم مذهبی و با خدایی هست نمازش ترک نمیشه ما سر ازدواج قول و قراری داشتیم ک دروغ نگیم و حرف همو گوش کنیم. مثلا خانم من میدونه ک من از روابطش با داییش خوشم نمیاد و نباید نبه کنارش و باهاش حرف نزنه ( داییش جوونه و حد و مرز خودش رو رعایت نمیکنه) خودشم چند بار گفته ک از داییش خوشش نمیاد بعد همیشه خودشو تو موقعیتی قرار میده ک بره پیشش. بعد فهمیدم داییش بهش پیام داده دردودل کرده بعد گفته پیامو پاک کن شوهرت نبینه اینم پاک کرده بود. مشکل اینجاست خانم من منو میشناسه از چی بدم میاد چی نمیاد ولی هیچ احترامی بهش نمیزاره و سر لج و لجبازی هرکاری میخاد میکنه. همش میخاد ک تنهایی تو شهر دیگه بره بیرون و من مخالفم. ولی باز میره. هی بهونه های مختلف میاره ک بره مثلا بهش میگم فلان چیز از شهر خودمون بگیر چرا میری اونجا ک تنها بری بگیری میگه ن جنس اونجا فلانه.

واقعا دیگه نمیکشم نمیتونم راحت باشم اعصابم بهم میریزه یجورایی دارم نسبت بهش بی حس میشم. نمیخام زندگیم خراب بشه. من حاضرم هرچی بدش میاد انجام ندم هرچی خوشش میاد انجام بدم ولی اون ن با اینکه میدونه ولی کارایی میکنه ک من خوشم نمیاد. از مامانش خوشم نمیاد ادم پنهان کاریه و اخیرا خیلی بهم دیگه زنگ میزنن ب اعتقاد من  مامانش باعث شده ک یاد بگیره. قبلا مامانش هرجی میگفت بهم میگفت ولی الان هیچی نمیگه

واقعا نمیدونم چیکار کنم راهنمایی کنید