بعدازیک سال ازدواج فهمیدم همسرم بهم خیانت کرده وزن گرفته..دعواشدبهث شد تاجایی که طرف وول کرد ویک سال ونیم خوش بودیم تاپسرم به دنیا اومدودوباره به همسرم شک کردم این سری همسرمم بازن شوهرداررابطه داشت من هرچی گفتم زدزیرحرفش به من نزدیکی نمیکرددعوامینداخت بهانه میکرد..منم یه روززنگ زدم خانوم اومدخونمون باهمسرم رودروشرکردم زنگ زدم ماموردعواشد من خونه روترک کردم ..تاطلاق کشیدیم ولی فامیلانذاشتن ومنم دلم براپسرم سوخت ونمیخواستم زندگیم خراب بشه...الان نزدیک چندماهه من وهمسرم مثل یه دوست یاهم خونه توخونه ایم ...غذاخوردن جداخوابیدن جدا همش هم دعوا کمکم کنید یه پسر۲ ساله ام دارم
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید