2794
سلام من 30 سالمه و همسرم 32 سالشه و الآن 4 سال از عقد و سه سال از عروسیمون می گذره. ما روابطمون با هم خیلی سرد شده و از صمیمیت هیچ خبری نیست. خیلی با هم دعوا می کنیم و دعواهامونم سر اینه که: الف- من از اون شاکی هستم که اصلا به من محبت کلامی و نوازشی نمی کنی. اصلا بلد نیست و خانوادگی اینطوری هستن. خیلی سرد و یخ هست. در صورتی که من در خانواده ای بزرگ شدم که ابراز عشق و علاقه و کلام زیبا و نوازش موج میزد مخصوصا از طرف پدرم. من خیلی دچار سرخوردگی شدم. افسرده شدم و تشنه محبتم . من به خاطر خلاء عاطفی که دچارش شدم خیلی متأسفانه دور و برم شرایطی پیش میاد که با مردای دیگه در ارتباط قرار بگیرم البته خداروشکر تا به حال خطایی نکردم اما میبینم مثلا یه مرد غریبه به من توجه می کنه تعریف و تمجدید میکنه اما شوهر من یه بار نشده بگه دوستت دارم، دلم تنگ شده ، تو زیبایی و ... ب- شوهرم از من شاکی هست به خاطر اینکه زیاد تو خونه حضور ندارم و وقتی هم که هستم به خاطر خستگی زیاد غر می زنم وشاکی هستم و در کل به قول شوهرم یه آدمی هستم که همیشه ناراضی هست اطلاعات اضافی مورد نیاز: 1- ما بچه نداریم. 2- مشاوره رفتیم اما نتونستیم به خاطر هزینش جلساتمون رو تموم کنیم اما تو جلساتی که رفتیم به همین دو تا مشکل رسیدم و شوهرم قبول کرد که بلد نیست محبت کنه و قول داد انجام بده ولی عملی نشد.و در مورد خونه نبودن من قرار شد من ساعت کاریم و رفت و آمدم رو کمتر کنم که اونم به خاطر مسائل مالی نتونستیم کاری براش آنجام بدیم. 3- ساعت کاری همسرم 10 صبح تا 2 بعد از ظهره تازه یه روزایی هم اصلا نمیره سر کار و کارش تو همون شهری که زندگی می کنیم (کرج) هست و ساعت کاری من 8 صبح تا 4 بهد از ظهره اما چون تهران کار می کنم 5:30 صبج از خونه میام بیرون و 7 شب میرسم. خورد و خسته. 4-ما مشکلات قبلی هم داشتیم که تقریبا حل شد مثلا اینکه شوهرم یه زمانی هر شب بعد از اومدن من از اداره تا ساعت 11 شب با دوستاش می رفت بیرون. هر شب. این موضوع با دعوا ها و یه کم تغییر روش ها و کمک مشاور حل شد و الآن شوهرم شب ها میاد خونه. مشکل دیگه این بود که تو انجام کارای خونه کمک نمی کرد و خودشم خیلی آدم بی نظمی بود وکلی کارای خونه به من فشار می آورد. الآن به نسبت کمی بهتر شده و یه سری مسئولیت ها رو به عهده میگیره اما باز هم عادلانه نیست کارای خونه اغلب به عهده منه. 5- ما بعد از عقد به اصرار من یه خونه قولنامه ای تو کرج خریدیم و من متقبل شدم که تو قسط ها کم کنم. قبل عروسیمون شوهرم به دلایلی تغییر شغل داد و این باعث شد چند ماه درآمد نداشته باشه و کلی بدهی بار آوردیم تو اون دوره و از زندگی عقب افتادیم و دچار فشار مالی شدید شدیم که یکی از اشتباهات اون زمان من این بود که این مسأله بیکاریش رو به صورت بدی به روش آوردم چون خودم خیلی تحت فشار بودم. 6- به دلیل همین مشکلاتی که در بند بالا توضیح دادم فعلا تا اردیبهشت نمی تونم محل کار و ساعت کاریم رو تغییر بدم. بعد از اردیبهشت هم خوب من 10 سال سابقه کار دارم و حقوق خوبی میگرم و اردیبهشت که قسط هام کم بشه تازه می تونم یه استفاده ای از درآمدم بکنم. 7-خونه و ماشین به نام خودمه و شوهرم در ادامه کار منو آزاد گذاشته خودم تصمیم بگیرم. 8- تهران هم نمی تونه بیاد زندگی کنه . دلایل مختلفی براش میاره. یه بار می گه از تهران بدم میاد یه بار می گه به خاطر خانوادم (پدر ومادرش به رحمت خدا رفتن و سه تا خواهر مجرد داره که تو خونه پدریشون که نزدیک ماست زندگی می کنن و یکیشون کمتوان ذهنی هست.) 9- من اینجا تو کرج هیچکس رو ندارم خانوادم شهرای دیگه هستن و دوری از اونا منو آزار میده به اضافه اینکه از وقتی ازدواج کردم به خاطر مشغله و کمبود وقت کل علایقم رو مثل ورزش و نقاشی و پیانو کنار گذاشتم 10- تنها لحظات خوب زندگی ما وقتی هست که سفر میریم چون علاقه مشترکمونه ما با دوچرخه سفر میکنیم. تو سفر هم اصلا زن و شوهر نیستیم دو تا همسفریم که خیلی خوب تقسیم وظایف می کنیم و هرکی وظایفشوئ انجام میده و این پروژه رو با هم پیش میبیریم و ازشم راضی هستیم ولی به محض اینکه بر می گردیم به نقشای خودمون دوباره دعوا شروع میشه. 11- ما از رابطه جنسیمون راضی هستیم و البته من که راضی هستم و اون هم میگه راضیه و تقریبا به طبعمون به هم میخوره. خانم دکتر من برای چند چیز نگرانم. 1- رابطه خودمون که هیچ صمیمیتی توش نیست و به همین دلیل که عشق بینمون نیست و تنش زیادی هست فعلا نمی خوام بچه داشته باشیم از طرفی هم سنمون داره میره بالا و میترسم دیر شه. 2- میترسم دچار روابط خارج از حریم خونواده بشم به خاطر مبود محبت و خلاء عاطفی خیلی میترسم که خطا بکنم. نمی خوام این اتفاق بی افته ولی متآسفانه می بینم که با این وضع اصلا بعید نیست. نه اینکه به خودم حق بدم اشتباه کنم نه. میترسم لغزش کنم همه کسایی که اشتباه می کنن آدمای بد ذاتی نیستن. شاید یه روز اونا هم تو وضعیت من بودن پس شاد منم ...کمکم کنید لطفا
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز در قسمت تبادل نظر در ممورد مسئله ای که عنوان کرده بودید باهم کمی صحبت کردیم و نظرات کاربران رو هم در مورد مشکل شما خوندم نمیدونم چقدر به مواردی که مطرح کردیم فکر کردی همون طور که قبلا هم به این موضوع اشاره شد ساعت کاری زیاد شما و خستگی که بعد از امدن به منزل دارید باعث میشه به وظایف زناشویی خودتون نرسید بنظر نمیاد همسر شما فردی زورگو وفرصت طلب باشه چون بدون مقاومتی منزل وماشین به نام شما شده مسائلی که مطرح کردید کاملا درست هست ومن در وهله اول به عنوان یک زن کاملا نیازهای شما رو میفهمم ولی دوست عزیز از زاویه دید همسرتان هم به این موضوع نگاه کنید فردی که در خانواده ای بزرگ شده که به گفته خودتان تبادل عاطفی بینشان نبوده ومحبت کردن رو بلد نیست پدر ومادر خودش رو از دست داده ومسئولیت سه خواهر رو به عهده داره یک خواهر کم توان داره که هیچ آینده ای نمیتونه براش متصور بشه وهمیشه این دغدغه رو خواهد داشت که چه سرنوشتی داره از طرف همسرش حمایت عاطفی نمیشه و مرد بودنش به نوعی زیر سوال رفته چون شما از نظر اقتصادی از او سرتر هستی وهمه چیز هم بنام شماست بنظرمیاد ایشون در حد توانش سعی کرده در رفتارهایی که باعث اختلافتون بشه تغییر بده مثلا کم کردن روابطش با دوستان یا کمک کردن در مسائل خونه و ... این نشون میده آدم مقاوم به تغییرات نیست ولی خب بخاطر مرد بودنش بلد نیست مشکل شما اینه که هردو از طرف مقابل انتظار دارید که شروع کننده باشه باید محبت کنید تا محبت ببینید شما بخاطر شرایط اقتصادی که در اون واقع شدید بخصوص همسرتون بخاطر شغل نامناسب هردو ازنظر روحی خسته اید امیدوارم با تغییر ساعت کاری شما و تغییر دیدتون به زندگی زناشویی بتونید رابطتون رو بهبود بدید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

سلام . من و همسرم هر دومون بچه دوست داریم الان 7ماه از عروسیمون میگذره ..... اما همش استرس اینو داری

پاسخ سلام دوست عزیز شما وهمسرتون هردو تمایل به فرزند دارید و میتونید مشاوره قبل از بارداری با متخصص زنان داشته باشید ویک چکاب کلی بشید (معمولا سه ماه قبل از بارداری توصیه هایی رو باید انجام بدید ویا در صو...

سلام . من و همسرم هر دومون بچه دوست داریم الان 7ماه از عروسیمون میگذره ..... اما همش استرس اینو داری

پاسخ سلام دوست عزیز شما وهمسرتون هردو تمایل به فرزند دارید و میتونید مشاوره قبل از بارداری با متخصص زنان داشته باشید ویک چکاب کلی بشید (معمولا سه ماه قبل از بارداری توصیه هایی رو باید انجام بدید ویا در صو...

چجوری روابطمو با همسرم درست کنم؟

پاسخ سلام دوست عزیز اینکه متوجه اشتباهات خود در رابطه تان شده اید خیلی خوب است . به خود و همسرتان زمان دهید تا باورتان کنند میتوانید برایشان بنویسید و یا در یک موقعیت مناسب با ایشان صحبت کنید ابراز پشیمان...