خسته نباشید. من ۱۴ سالمه و کلاس هشتمم. راستش این اواخر خیلی تو درسام افت کردم و از اتاقم هیچوقت بیرون نمیام و به سختی غذا میخورم. اتاقم شده آشغال دونی چون هیچوقت مرتبش نمیکنم و با خواهر کوچیکم و دوستان رابطه جالبی ندارم. این اواخر بخاطر مشکلات خانوادگی دارم نابود میشم و نمیدونم به کسی چیزی بگم چون میترسم قضاوتم کنن. مامان و بابام هرروز دعوا و برخورد فیزیکی دارن و مامانم هم اختلال اضطراب داره و فکر میکنه که بابام داره بهش خیانت میکنه با زن عموم. مشاوره هم رفتن دوتاشون ولی هیچچچچ فایده ای نداشته و حتی بدتر شده. روحیم داغونه و نمیخوام از خواب بیدار شم. از خوشحال بودن متنفرم چون هروقت خوشحال بودم یکی زده تو ذوقم. دیگه واقعا از زندگی خسته ام. ۳ بار خودکشی ناموفق داشتم. دارو هم مصرف میکردم یه مدتی ولی الان دیگه نمیخوام مصرف کنم چون گفتم که خوشحال بودن رو اصلا دوست ندارم. خواهرم ۴ سالشه و واقعا دلم نمیخواد مثل من شبا با گریه بره تو تخت و انقد گریه کنه تا خوابش ببره و صبح بعدشم بقیه بپرسن چرا پف کردی، و اون نمیتونه بگه که مشکلات خانوادگی دارم... و میدونم این درد خیلی بزرگیه.. مامانم به بابام میگه میخوای برو خودتو درست کن میخوای نکن به من ربطی نداره. بعد ۱۷ سال زندگی وقتی روح منو اون بچه رو جلا دادی به چه دردم میخوره؟ سوال اصلیم اینه که آیا جدا بشن بد میشه یا خوب؟.. دیگه واقعا نمیتونم این زندگید تحمل کنم..دلیلی هم که زنده ام اینه که دوستام دوسم دارن و میدونم اگه برم از پیششون اونا افسردگی میگیرن... بخدا دیگه روانی شدم روزی ۱۰۰ بار دستم یخ میکنه و می لرزم از صدای جیغ مامانم که خفه میشه تو دستای بابام. بابام نمیزنتش ولی محکم میگیرتش و بعضی وقتا بهش آسیب میزنه. سوالم اینه که مامانم میتونه طلاق بگیره یا خیر و اینکه اگه بگیرن خوب میشه یا بد برای من و خواهرم؟
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید