سلام.من دوسال و نیمه ک ازدواج کردم شوهرم از همون اوایل نامزدی بدبین بود و تحت سلطه خواهرومادرش.همیشه خانواده ش از من بدشون میومدو پشت سرم بدگویی میکردن طوری شوهرم بخاطر اونا هر دفعه میزد یا جایی از بدنمو کبود میکرد یا میشکست. و هیچ وقت از مارس پشیمون نشد همیشه من بودم برای آشتی پیش قدم میشدم.اما چند شب پیش بخاطر موضع پیش پا افتاده از خونه بیرونم کرد الان خونه پدرمم تصمیم طلاقه دیگه نمیتونم باهاش زندگی کنم فقط شبا تاصب خواب ندارم نمیدونم برم شکایت کنم کار درستی یا نه
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید