2794

مزاحمت شوهر خواهر شوهرم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 375 بازدید

ا سلام و عرض ادب خدمت شما امیدوارم پیامم را بخوانید و جوابگو باشید 

من یه اشتباهی توی زندگیم کردم و الان دارم تاوان اون اشتباه رو میدم نمیدونم باید چکار کنم 

من دوسال پیش با همسرم مشکل داشتم و این موضوع رو همسر خواهر شوهرم فهمید و شروع کرد به من پیام دادن ک حیف تو نیست با همچین ادمی هستی و فلان و هرچی ک خانواده همسرم پشت سر من میگفتن برام تعریف میکرد منم باهاش هم صحبت میشدم و ساعت ها باهم چت میکردیم درمورد مشکلاتمون میگفتیم اون درمورد مشکلاتش با همسرش  و منم در مورد مشکلاتم اینجوری پیش رفت و پیش رفت تا دوتایی بهم وابسته شدیم البته به گفته ایشون اون از دوسال قبل عاشق من شده بوده و نمیدونسته چجوری این موضوع رو بگه من مشکلاتم با همسرم روز به روز بدتر میشد تا اینکه  یه روز به خانه پدرم رفتم و قهر کردم تا اون اقا فهمید کلی از اب گلالود ماهی گرفت که برنگرد من خودم هواتو دارم برات وکیل میگیرم پول وکیلو میدم هوای مالی دارم فلانو اینا ناگفته نماند که ما باهم چندباری بیرون رفته بودیم 

و بعد اون موضوع من به اجبار خانوادم مجبور شدم به خانه خودم برگردم و اون اقا کلی شروع کرد دادو بیداد کردن دعوا کردن من بهش گفتم نه میتونم جدا بشم نه دوست دارم این رابطه رو ادامه بدم تمومش کنیم گفت باشه فقط یهو تمومش نکنیم بزار ببینمت بعضی وقتا ما بعضی وقتا با هم با ماشین بیرون میرفتیم اینور اونور من خودم میدونم که کارم خیلی اشتباه بوده و الان به شدت از کارم پشیمون هستم وقتی یه مدت گذشت من گفتم دیگ نمیتونم و نمیخوام ادامه بدم اولش هیچی نگفت ولی وقتی چند وقت نتونست منو ببینه دیونه شد وایساد چرند پرند گفتن که اگه نیای ببینمت ازت عکس و فیلم و تماساتو ضبط کردم به همسرت میگم من باز از ترس به دیدنش میرفتم مبادا فیلمو چیزی نشون بده چون رابطه من با همسرم بهتر شده بود اون روز به روز عصبی تر میشد به من میگفت من بخاطر تو از زن و بچم گذشتم من بهش گفتم من مگه ازت خواستم من بهت گفتم که جدا نمیشم اون اسرار داشت من جدا بشم اونم زنشو طلاق بده با من ازدواج کنه من همیشه بهش گفتم تمومش کن من عذاب وجدان گرفتم به خواهرشوهرم هم قضیه رو گفته فکر کنم اونم بخاطر اینکه زندگیش خراب نشه فکر کنم چیزی نمیگه  الان حالم خیلی خرابه دوست دارم از خواهر شوهرم حلالیت بگیرم من مقصر بودم ولی بیشتر اون ول نکرد  هرکاری کردم  و بعد از چندبار تهدیداش و این چیزا الان دو هفته اس ک من دنبال درمان بچه دار شدنم به من میگه اگه بچه دار بشی خودتو بچه رو باهم میکشم به نظر شما باید چکار کنم یه چیز دیگ اینکه هر روز غروب میاد نزدیک خونمون میشنه یجایی ک کسی نبینش فقط من میدونم از پنجره میبینمش  به نظرتون چکار کنم چجوری از شرش خلاص شم ایا میتونم به همسرم این موضوع رو بگم؟؟ ده ساله ازدواج کردم و بچه دار نمیشیم دنبال درمان بودیم یه مدت نشد و دوباره یکساله شروع به درمان کردم ولی این اقا دست از سر زندگیم بر نمیداره روزا میره سره کار غروب میاد اینجا که من ببینمش اذیت کنه پیام تهدید بفرسته من همش بلاکش میکنم ولی یه خط جدید دوباره پیام میده چندبار هم فیلمو عکسی که گرفته بود رو برام فرستاده 

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۰ جنسیت زن شغل مربی پیش دبستانی وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاوره و راهنمای خانواده

اولین گام بی‌تفاوت بودن هست،و اینکه این آقا بالاخره باید از کسی ترس داشته باشه،در نهایت ۱۱۰..از هیچ چیز نترسید ،به هیچ عنوان با ایشون دیدار و مکالمه تلفنی نداشته باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

مزاحمت تلفنی

پاسخ سلام وقت بخیربله با مراجعه به پلیس فتا امکان پیگپیگیری مزاحمتهای مجازی وجود دارد.موفق باشید

مزاحمت پدرم برای خاله های من

پاسخ سلام دوست عزیزم احساس بدی رو که دارید درک می‌کنم. با توجه به اینکه پدرتون ظاهرا در رابطه با مادرتون مشکل خاصی ندارن و در جمع خانواده هم ترسیده بودند و همه چیز رو انکار کردند، پیشنهاد می‌کنم از یک آقا...