ازدواج و مخالفت خانواده

سلام من دختر ٢٧ساله هستم خانواده ٥نفري دارم و يه خواهر بزرگتر از خودم كه مجرده ارشد مشاوره خانواده دارم و به تازگي كارمند دادگاه شدم ٥سالي هست با اقا پسري كه اصالتا ترك هستن اشنا شدم اونا خانوادشون ٨نفره هست و ٢٨سالشونه ليسانس مكانيك دارن و دانشجو هستن كارمند شركتي بودن و به تازگي شركت خودشون رو تاسيس كردن و مشغولن از ابتدا قصد اقا ازدواج بود منم از روابط امروزي و بي هدف فراري هستم اين اقا با من تناسب دارن البته هيچكس شبيه هم نيست به هرحال تفاوت هايي وجود داره سر همين تفاوتها هم ارايل بحث و گفتگو حتي قهر هم داشتيم اما تونستيم مشكلامون رو حل كنيم و به تفاوت هم احترام بزاريم به هرحال هركدوممون يك چيزايي رو متقابلا تغيير داديم و تفاوتهامون رو فهميديم و به درك رسيديم ايشون منو به خانوادش معرفي كردن مادرشون تماس گرفت اما مادر من راضي نشد و به طرز خيلي بدي با من رفتار كرد و گفت ب اين زن بگو زنگ نزنه و دور اين پسر رو خط بكش حتي حاضر نشد اسمش رو بپرسه فقط گفت نه دليلشم ترك بودن و تعداد زيادشون يك كمي لهجه مادرش هست و بعدم خواهرم اما كلا ميگه حق ازدواج نداري يه مدتم ميگفت ميخواي ازدواج كني دور مارو خط بكش انگار ميگيريم مردي براي ما ماهيچ قدمي برات برنميداريم بقيه خانواده هم سكوتن اين رفتارا باعث شده رو رابطم اثر بزاره مبشه لطفا راهنمايي كنيد يجوري شده جرات ندارم هيچ حرفي درباره ازدواج بزنم به بدترين شكل باهام رفتار ميكنن لطفا راهنمايي كنيد

يك چيز ديگه هم اينكه ما ساكن تهران هستيم اقا بخاطر شركتشون و اينكه اول كار هست  رباط كريم ساكن شدن اما مشكلي با اومدن به تهران ندارن و ميگن خانوادت هرشرطي بزاره قبوله لطفا كمكم كنيد