مشکلات روحی ناشی از

سلام. مدتی است دختری را دوست دارم. اونم منو خیلی دوست داشت. خانواده ش میگفتن غریبه ست و ممکنه ادم بدی در بیاد. اولش راضی نبودن و در نهایت با پادرمانی معشوقه م خانواده ش راضی شدند. بنده دانشجوی دکترا هستم. معشوقه م وکیل. بسیار لجباز و کینه ی. قبا حرفایی سر بحث و جدل هم به هم زدیم. یکبار پیامک خواهرم را در گوشی من دید و سر اون با بنده کلی دعوا کرد. 

در خصوص میزان سکه و ... قبلا تفاهم کردیم. روز خواستگاری ایشون اومد گفت من حق طلاق هم میخوام ولی قبول نکردم و مراسم خواستگاری بهم خورد. 

بعدش در نهایت راضی شد بدون حق طلاق همسرم بشود. 

مراسم خواستگاری را برای بار دوم هماهنگ کردیم. روزخواستگاری خانواده م گفتن حق مسکن رو نده و سکه را هم از 400 عدد کم کن. 

من روز خواستگاری یعنی زمانی که دختره رفته بود ارایشگاه ، در این خصوص حرف زدم .خیلی ناراحت شد که میخواهم اونو تحت فشار قرار بدهم و اصطلاحا دبه کردم. 

با توجه به اینکه خانواده  ش و خودش آماده شدن بودن بریم خواستگاری . با عصبانیت مراسم را کنسل کرد و شروع به بدوبیرا به من کردند. 

دیگه گوشیم را هیچ وقت جواب نداد و کلا منو از فضای مجازی بلاک کرده. این اتفاق دو هفته است افتاده. خانوداده ش باهاش دعوا کرده بودند که چرا با هر کسی که نمیشناسی وارد رابطه شدی.  

دخترت پدرش خیلی وقته فوت شده. و خیلی قلبش سکسته در حد تنفر از من

الان خانواده ش هم خیلی ناراحتن و میگن نه. همه چی تمام شده است.

دختره هم به هیچ صورت منو نمیپذیره. حتی دو سه روز پیش حضوری دیدمش هر چقدر خواهش کردم منو نبخشید و حتی سر عصبانیت گوشیش را زد زمین شکست. گفت ازت متنفرم. گفت اگه دورم بچرخی خودکشی میکنم. 

گفت آبروی ما رو بردید. بدترین حرف ها رو به من زده. 

منم قبلا در مورد دامداشون گفته بودم که بی سودان و در حد من نیستند. بهشون خیلی برخورده سه چهار روزه خطش رو هم خاموش کرده است. به شدت درگیری مشکلات روحی هستم. و نمیتونم ازش جدا شم. خواستم راهنمایی کنید. چطور دل اونو بدست بیارم. خودش منو ببینه خیلی عصبانی میشه و بعد از دو هفته هنوز نه تنها بهتر نشده بدترم شدهو اولش اینطور بدخلقی نمی کرد. ممنون