سلام
وقت بخیر
بنده نزدیک 2ساله با شخصی در ارتباط هستم.
آشناییمون در رابطه با درس و کنکور بود، که ایشون بعد مدتی ابراز علاقه کردند و با خونوادشون در جریان گذاشتن که به بنده علاقه دارن.
از همان ابتدا هم من و هم ایشون معیار هایی که داشتیم رو بهم گفتیم. ایشون در شاخه های علوم پزشکی تحصیل میکنن و فرمودند که بنده هم باید تقریبا هم سطح ایشون بشم.
از نظر خودم معیار عجیب غریبی نبود چون خودمم موافق حرفشون بودم و شخصیتم طوری نیست که فقط به کارای خونه داری بپردازم.
بخاطر همین پذیرفتم، سال گذشته متاسفانه در رشته هایی که 100درصدی آینده شغلیمو تضمین کنه قبول نشدم.
و تصمیم بر این شد که من یک سال دیگه تلاش کنم برای کنکور.
و ناگفته نماند، ایشون بیش از هرکس دیگه ای پیگیر وضعیت درسی من هستند و کلی کمکم میکنن با انگیزه درس بخونم.
ولی اتفاقی که اخیرا افتاد،ی بحثی پیش اومد و ایشون بهم گفتن که من مانع پیشرفتشون هستم و گفتن که رابطه باید به دو طرف سود برسونه و دیگه تمایلی برای ادامه رابطه ندارن.ولی روز بعد مجدد آشتی کردن.
من قلبا دوسشون دارم و از احساس ایشون هم مطمئن هستم.
ولی مردد شدم به ادامه این رابطه، با صحبتهایی که شنیدم از جانب ایشون.
ممنون میشم راهنماییم کنید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید