من با همسرم از طریق اینستاگرام آشنا شدم
یادمه یه استوری گذاشته بودم درباره هر چی دوس دارن ازم بپرسن
همسر من هم سن منو ازم پرسید من بهش گفتم ۲۴ سالمه
در صورتی که ۳۲ سالم بود چون فکر نمیکردم باهم ازدواج کنیم
تا بهم علاقمند شدیم باز نتونستم موضوع سن خودمو بهش بگم چون میترسیدم از دستش بدم
ولی درست چن روز بعد خواستگاری و قبل عقدمون .همچی رو فهمید.اونموقع عصبانی شد ولی باهم عقد کردیم
بعد عقد هم دوسم داشت یعنی ما ۱۵ مرداد امسال عقد کردیم ولی جدیدن نسبت بهم سرد شده داره میگه میترسم باهات عروسی کنم دوباره بخوای دروغ بگی
ولی من همینجور دختری نیستم .نمیخوام زندگیم خراب شه
این آقا یبار ازدواج ناموفق داشته یبار هم نامزدی کرده.من با مخالفت خانوادم باهاش ازدواج کردم
لطفا یه راه حلی جلو پام بذارین
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید