ساعت چهار نصف شب بود و ما تو اتاق بودیم که نمیدونم از قبلش که صحبت میکردیم بیدار بوده یا واقعا از خواب پریده و یهو در اتاق رو باز کرد و مارو دید و من انقدر همیشه از این موضوع میترسیدم که وقتی اتفاق افتاد و دخترم مارو دید تا دیدمش شروع کردم به جیغ کشیدن و واقعا دست خودم نبود دارم از عذاب وجدان میمیرم ممکنه اسیب روحی ببینه؟
من فوری لباس پوشیدم اومدم بغلش کردم و گفتم منو بابا درازکشیده بودیم و داشتیم صحبت میکردیم و چون نصف شب بود و فکر نمیکردم تو بیدار باشی فکر کردم دزد اومده هوا خیلی گرم بود و من لباسمو دراورده بودم و چون لخت بودم ترسیدم یه سری حرفای اینجوری بهش گفتم اما تا دیر وقت نخوابید و همش تو فکر فرو میره من باید چیکار کنم
چون کودک شما شاهد این مسئله بوده باید در مورد چیزی که دیده با او صحبت کنید. بپرسید که چه چیزی دیده دقیقا و به او بفهمانید که کار بدی انجام نمی دادید.
سعی کنید بیشتر با او وقت بگذرانید. حتما از مشاور کمک بگیرید و دخترتان را نزد مشاور ببرید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید