برخورد با برادر نوجوان

سلام من برادری دارم ۱۶ ساله تک پسر خانواده است و من خواهر بزرگ‌ترش هستم بعضی وقت‌ ها فکر می کنم در حقش ظلم می کنم.

پدرو مادرم فرستادنش بهترین مدرسه شهر با شهریه زیاد تا رشته خوبی در کنکور بیاورد.اما به علت مجازی بودن کلاس ها و در اختیار داشتن گوشی همراه مدام در بازی های آنلاین است و من همیشه می گویم بابا برای تو زحمت می کشد و این همه پول شهریه می دهد باید درس بخوانی و باید دندانپزشکی قبول شوی و تا الان بارها این را تکرار کردم به عقیده من چون برای تحصیلش مادر و پدرم خیلی زحمت کشیدن باید حتما دندانپزشکی قبول شود در صورتی که بقیه اعضای خانواده و حتی من کارمند ساده هستیم گاهی فکر می کنم خب اگر او دندانپزشک شود شاید جمع گرم و صمیمی خانواده سرد شود و دیگر خودش را قاطی ما نکند احساس می کنم دارم به برادرم که روزی حاضر بودم به خاطرش بمیرم حسودی می کنم و برای اینکه این حس بد و احمقانه را از خودم دور کنم می گویم باید مدام به او یادآوری کنم که دندانپزشکی بیاورد و اگر او این رشته را قبول شود حس عذاب وجدان من که فکر می کنم دارم به او حسودی می کنم کم می شود از طرفی احساس می کنم با این مداومت گفتن اینکه برایت ما داریم زحمت می کشیم باید حتما دندانپزشک شوی به او استرس و اضطراب وارد می کنم و سال های شیرین نوجوانی را به کامش تلخ می کنم.

خواهش می کنم به من راهنمایی کنید تا بتوانم علاوه بر حفظ رابطه صمیمی خودم با برادر کوچک ترم او را به درستی راهنمایی کنم تا در آینده برای خودش آدم موفقی شود و من را دوست داشته باشد به خاطر اینکه حدود ۲ سالی است که به من می گوید از من متنفر است و پرخاشگری می کند و بد دهانی.

نسبت به شوهر خواهرم هم خیلی حساس است هر وقت غذای مورد علاقه شوهرخواهرم را مادرم درست می کند با وجود اینکه آن ها اصلا قرار نیست مهمانی به خانه ما بیایند پرخاش می کند و می گوید اصلا نباید غذای مورد علاقه اون درست کنید.

به من می گوید تو حق نداری اصلا در کار من دخالت کنی در صورتی که من نصیحتش می کنم چون این بازی های آنلاین بدبختش می کنند.

به من خیلی توهین می کندحتی در جمع خانوادگی  قبلا خیلی پسر با ادب و آرامی بود.

من ۲۲ ساله هستم