2794

رابطه دوستی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 1081 بازدید

سلام من ۴ سال با پسری دوست بودم از ابتدای دوستی رابطه احساسی بینمون نبود و قصد شروع همچین رابطه ای رو نداشتیم...اما کم کم این احساس شکل گرفت ولی بیانش به همدیگه خیلی زمان برد...یجورایی هردومون شاید از ترس از دادن همدیگه بیانش نمیکردیم....گذشت و پارسال من خواستگارهای خوبی داشتم مدام که دیگه خسته شده بودم و نمیتونستم به بهونه های مختلف رد کنم....و خانواده امم دیگه صداشون دراومده بود که چرا الکی رد میکنی....خلاصه کلی سر این موضوع بحثمون شد با هم و گفت من نمیتونم بیام شرایط مالی خوبی ندارم بیکار هم شده بود تازه....گفش یک سال به همدیگه فرصت بدیم اگر نشد برو....یک سال فرصت دادیم به هم موندیم و یک سال گذشت و اتفاقی نیوفتاد و سر همون تایم بهش گفتم دیگه نمیتونم بمونم خسته شدم از بلاتکلیفی...کلی التماسم کرد کلی خواهش کرد و خواست که بمونم ولی بهم گفت نمیتونم بهت بگم تا کی و چقد طول میکشه ولی بمون...من از سال گذشته هم بهش گفته بودم بیاد جلو در حد نشون من تا هرچندسال که لازمه میمونم قبول نمیکنه میگه من در حد نشون هم ندارم و توی این یک سالی هم که گذشت ۴۰م تومن ضرر مالی کرده...و میگه من با منفی ۴۰ تومن نمیتونم بیام جلو.....از طرفی من رابطه ام رو باهاش تموم کردم اما دلم گیره اون آدم رو نه تنها بخاطر اینکه دوستش داشتم میخواستم بلکه بخاطر اینکه کاملا شبیه به معیارهای من بود و هیچ آدمی رو بجز اون  تا الان ندیدم که اینقد شبیه اون آدمی باشه که من همیشه میخواستم...من خودم آدم منطقی هستم ولی سعی میکنم همیشه جلوی احساسم وایستم ولی واقعا این مورد خیلی سخته....و اینکه بعد یک ماه و  نیم بهم گفت اگه من راضی باشم  میخواد با داداشش حرف بزنه که اوون باهام حرف بزنه! چون داداشش از رابطه ما خبر داشت و با من در ارتباط بود....میشه لطفا راهنماییم کنین با این رابطه چه کنم؟؟؟ فکر نمیکنم تمام کردنش بتونه منو کنار کسی دیگه خووشحال کنه‌‌‌‌ و از طرفی واقعا دیگه  نمیتونم بهش زمان بدم من ۲۹ سالمه و اون ۳۰....دیگه نمیتونم  وایسم جلو خانواده ام و الکی خواستگار رد کنم ...و اینکه اگه داداشش باهام حرف زد چیا بهش بگم بهتره؟ تا قانعش  کنم اگر اون نداره من میتونم درکش کنم و باهاش کنار بیام و بهش انقد آسون بگیرم که فشار بهش نیاد و همچنین انتظار دارم اونم منو درک کنه و یچیز دیگه ما ۱۰۰۰کیلومتر ازهم دوریم و این دوری خیلی داره آزارم میده....ما هر دو از خانواده مذهبی هستیم و کاملا اعتقادات مذهبی داریم توی این ۴ سال حتی یک بار هم از حد و مرز هامون نگذشتیم و حتی حرفای مثبت ۱۸ هم بهم نزدیم و اینکه همدیگه رو هم که دیدیم حتی دستمونم به هم نخورده....میخوام بگم با هم بازی نکردیم تو این رابطه....

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۹ جنسیت زن شغل بیکار وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

روانشناسی

سلام

اشتیاق در رابطه باید ۲طرفه باشد، ایشان اگر به آینده‌ی با شما فکر می‌کنند باید در تلاش باشند و هرچه زودتر قدمی برای جدی‌تر شدن این رابطه بردارند. باید جدیت خود و میزان اهمیت دادن به رابطه را نشان بدهند و به شرایط شما احترام بگذارند و برای از دست ندادن شما کاری بکنند.
صبر کردن بدون حصول پیشرفت نتیجه‌ای نخواهد داشت. شما با بازبینی معیارهای خود احتمالا با موقعیت‌های بهتری روبرو خواهید شد.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha