سلام دوست عزیز
به سن همسرتان و مدت زمان ازدواجتان اشاره نکردید. باتوجه به شرح حالی که دادید همسرتان وابستگی افراطی دارند و هنوز به بلوغ روانی و شخصیتی نرسیده اند
باهمسرتان به آرامی صحبت کنید و در حین صحبت به او و خانواده اش احترام بگذارید. به او بگویید که خانواده اش مشاورهای خوبی هستند و شما حتما از راهنمایی آنها استفاده می کنید اما باید تصمیم نهایی را با مشورت با یکدیگر بگیرید همچنین همسرتان را متوجه این موضوع کنید که دخالت های خانواده اش سبب بروز اختلاف و فاصله بین شما شده است.
در کاهش وابستگی های فرد وابسته، جر و بحث و دعوا کاملا بی فایده است و اصلا جواب نمی دهد. بهترین کار این است که با محبت و توجه بیشترمان فرد وابسته را بیش از پیش به سمت خودمان جذب کنیم و به این ترتیب احساس تنهایی و انزوا را از او بگیریم. ارتباط صمیمانه ای را با همسرتان برقرار کنید به طوری که حرفهایش را نزد شما بزند و احتیاج به کسی برای شنیدن حرفهایش نداشته باشد و احساس نزدیکی بیشتری با شما بکند.
رکن اصلی زندگی این است که از خانواده خودمان جدا شویم و در زندگی مشترک و جدیدمان دلبستگی و وابستگی ایجاد کنیم اما معمولا فرد وابسته به خانواده در این شرایط دچاراسترس می شود و قدرت تصمیم گیری درستی ندارد چون هنوز آمادگی ازدواج نداشته و از روی احساسات این کار را انجام داده است.
سعی کنید حتما هردو نزد زوج درمانگر بروید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید