2794
خانم دشتی با سلام و تشکر. اول اجازه بدید از مشاهداتم راجع به اخلاقیات هم و بعد راجع به احساسم براتون بگم. تا الان ٥ جلسه و هر بار به مدت ٩ ساعت ملاقات داشتیم. ایشون اعتماد من رو کاملا جلب کردند که فرد بسیار محترمی هستند ولی من سعی کردم به این نکته توجه کنم که ایا ما برای هم مناسبیم یا نه. ایشون فرد بسیار راستگویی هستند و این موضوع از تعریف کردن جزئیات زندگیشون مشخصه. به عنوان مثال برای من تعریف کردند که به دلیل مشکلات دکوراسیون خونه، سه بار از کار اخراج شدند. موقع مسافرتشون با اصرار بلیط مسافرت رو به من نشون دادند و کلا ایمیل های کاری، تا حدی خصوصیات خواهر و برادرشون رو به من میگند. فرد بسیار مهربانی هستند به دلیل به عهده گرفتن مسئولیت خواهر و برادر از ٢٠ سالگی و کمک به مهاجرین ایرانی در امریکا. ازش خواستم که مهمترین معیاری که هر کدوم دارند رو ذکر کنیم. ایشون کسی رو میخواهند که اگر دچار مشکلی شدند ترکشون نکنند، البته بیشتر مشکلات مالی و سرزنش ناشی از دست دادن کارشون بود. من بهشون اطمینان دادم که با توجه به اشنایی با روند عوض کردن شغل در امریکا، میتونند بهم اعتماد کنند. خودم هم صداقت و تواضع رو ذکر کردم. دلیل تواضع هم از اونجا ناشی میشه که تمام ترس من این بود که با توجه به اشناییشون به محیط امریکا، مثل یه معلم با من رفتار کنند که اصلا این احساس رو نداشتم. بهشون گفتم سر چه موضوعی ممکنه ما دعوا کنیم که ایشون هر چی فکر کردند نتونستند چیزی بگند و من بهشون گفتم شما خوب حرفهای من رو با دقت گوش نمیکنید! چون بعد از ٣ جلسه فهمیدند که من گواهینامه دارم. کلا همه خصوصیات اخلاقی منفی ام رو بهشون گفتم! تمایل به فاش کردن راز های زندگی به دوستام و گفتم سعی میکنم این عادت رو ترک کنم، غرغرو بودنم و خصوصیات بد اخلاقی برادرم. با وجود اینکه میدونم گفتن این حرفها عاقلانه نیست ولی بیشتر وارد مکانیسم سابقم شدم که میخوام اگر شد خودش پشیمون شه. فکر میکنم تمام جوانب رو در نظر گرفته باشم و دیگه احساس میکنم با عاقلانه فکر کردن شانس خودم رو برای لذت بردن از احساس عاشق شدن از بین میبرم. موضوعی که ذکر نکردم تاکید ایشون به رمانتیک بودن زنشون بود و گفتند چرا من نمیتونم اسم کوچیکشون رو صدا کنم. ایشون رو همیشه شما صدا میکنم. بهشون گفتم که چون ایرانی هستم از بین بردن تفکر دختر خوب برام سخته و ایشون گفتند باشه و مشکلی نیست. مادرم ازم خواستند که انقدر مثل پیرزنها رفتار نکنم( من غیر مسلمان هستم). جلسه اخر هم دستشون رو گرفتم و هم رو بغل کردیم( کار خیلی معمولی که موقع سلام دو تا دوست تو امریکا انجام میدند) اما انقدر این احساس خوب بودو انقدر ویژگی های اخلاقی و مالی خوبی دارند که همش میگم چرا دارم این دوران رو به خودم زهر میکنم. مشکل دیگه ای هم که ممکنه خودش رو نشون بده، خواهر مجردشون هست که هر چند مستقل زندگی میکنند ولی برای خرید لباس یا حتی عکس پروفایل شبکه های اجتماعی از ایشون نظر میخواند. من یک عقیده همیشه داشتم، به چیزی که واسه تو نیست عشق نورز. اما الان نمیتونم به این فکر کنم که قرار نیست مال من بشه، حتی بهش گفتم عاشقش شدم ( میدونم اشتباه کردم ولی رفتار من به شدت باعث گیجیش شده بود) ولی بهش گفتم بری فوقش سه ماه گریه میکنم و تموم. سوال من اینه ایا زمان مناسب فرا رسیده که انقدر به اینکه چی بپرسم فکر نکنم؟ اینکه مثل همه این دختر ها بشم که سه جلسه یکی رو میبینند و عقد میکنند؟ دلم میخواد بهش بگم دلم میخواد مراسم های عید رو با هم دیده بشیم، دلم میخواد بیشتر بغلم کنه و دلم میخواد ساعتها بشینم و داستان زندگیش رو گوش کنم بدون هیچ منظوری. وقتشه؟
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز ممنون که بنده رو در جریان و ادامه این رابطه میزاری همانطور که قبلا گفتم سعی نکن به این فکر کنی که چی ازش بپرسی یازیر نظر داشته باشی. (چرا که این مدت سوالاتی که برات مهم بوده پرسیدی .فکر نکن زیاد پرسیدن ینی موشکافانه عمل کردن ) در همین رفت وآمدها بیرون رفتن ها باهم وقت گذروندن ها میتونی جواب خیلی سوالاتت رو بگیری شرایط افراد باهم فرق میکنه یکی به گفته شما بعد 3جلسه به شناخت میرسه و عقد میکنه یکی بعد 3سال هم نمیدونه آیا طرف مقابلش میتونه نیازهاشو براورده کنه یا نه در مورد اینکه ایا با خانوادشون هم دیدار داشتید و محل کار ایشون رو از نزدیک دیدیدیا خیر چیزی نگفتید تا جایی که یادمه فرمودید به طور سنتی بهم معرفی شدید . اگر فرد خاصی شما رو بهم معرفی کرده میتونید از ایشون هم در مورد گذشته وخانواده ایشون اطلاعات کسب کنیدکه چقدر ایشون رو میشناسه نظر ایشون در مورد شما چیه؟ ایا ایشون منتظر جواب مثبت شماست ؟ ویا خودشون هم دارند به این رابطه فکر میکنن وهنوز تصمیمی نگرفتند؟ در مورد خواهرشون واینکه مدام برای هرچیزی نظر خواهی میکنند با توجه به حساسیت های شما نمیدونم چقدر این موضوع جدی هست و ایا شما باخواهرشون از نزدیک برخورد داشتید وبنظرتون چقدر خواهرشون در زندگی ایشون تاثیر داره لکن با توضیحاتی که از حالات واحساسات خودتون بیان کردید من از شما سوال میپرسم که اگر همه چیز بر وقف مرادتون باشه بخاطر خواهرشون میتونید جواب منفی بدید؟ منظورم اولویت هاتون در انتخاب ایشون هست واینکه هیچ کس کامل نیست وبنابه شرایطی که قرار گرفته میتونه زندگیش تحت تاثیر عوامل مختلف فرار بگیره فرمودید ایشون تاکید بر رمانتیک بودن همسرشون دارند (با توجه به حالات شما بنظر میاد که اینچنین هستید) ایا خودشون هم اینچنین هستند وفکر میکنید از نظر شخصیتی واحساسی میتونن جوابگوی نیازهاتون باشند حساسیت های شما رو درک میکنم که چقدر انتخاب رو برای شما سخت کرده برای اینکه خودتون به یک اطمینان برسید میتونید ازشون بخواید که یک جلسه مشاوره ازدواج داشته باشید در مورد نظر ایشون برای ادامه رابطه برام بنویسید که ایا منتظر جواب شما هستند و چه زمانی رو برای این اشنایی در نظر گرفتند موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

تغییر ایجاد کردن در اخلاقیات همسر

پاسخ سلام دوست عزیز متاسفانه هنوز چوب جادویی برای تغییر ادم ها اختراع نشده. این یک انتخاب است شما چه انتظاری از یک ازدواج دارید اگر همسر شما نخواد تغییر کنه و از سبک زندگیش راضی باشه چطور می توانید انتظ...

تغییر دادن خصوصیات و اخلاقیات منفی

پاسخ با سلام در درجه اول باید به شما تبریک عرض کنم بابت این که به نقطه ای رسیدید که ابتدا این آگاهی را در خود دیده اید که نیاز به تغییر دارید و با آگاهی می خواهید قدم در راه خودشناسی بگذارید. چه بسیار انسا...

سلام من چند روز پیش براتون پیام فرستادم گفتین سونوگرافی انجام بدم حدودا دو هفته قبل در شش هفتگی با ق

پاسخ سلام منتظر قاعدگی بمانید برای اطمینان اگر سابقه مشکل قلبی و فشار ندارید میتونید مترژن بخورید البته به احتمال 90 درصد بقایا دفع شده است با تزریق آمپول

با سلام و خسته نباشید من به شخصه براتون دعا کردم انشاالله همیشه موفق باشید اینکه همچین سایتی رو راه

پاسخ سلام ممنون عزیزم میتوانیداز هر کرم یا روغنی استفاده کنید مهم اینه که پوست شکمتان چرب شود حالا روغن زیتون یا هر کرم مرطوب کننده ای باشد فرقی نمیکند موفق باشید