سلام من ۱۸ سالمه برادرم ۱۳ سالشه زندگیمون روز ب روز داره بدتر میشه از روزی ک برادرم ب دنیا اومد هزار تا درد اومد تو زندگیمون ...داداشم داره روانیم میکنه ن تنها من بلکه با همه دعوا داره حتی بزرگ تر های فامیل
همه میگن قشنگ دوست داره ک جنجال ب پا کنه بیکار میشه با این سن کمش شر راه میندازه همه رو میندازه ب جون هم ...خونمون هم ک صب تا شب دعواس ب پدر و مادرم هم شکایت میکنم دیگ اعصاباشون ضعیف شده منو دعوا میکنن ....
ب خدا خسته شدم همش دعوا همش کتک کاری ب خدا خجالت میکشم جلو در و همسایه همش چپ چپ نگامون میکنن ب خاطر اون
منم هی از دستش فرار میکنم خونه مامان بزرگم ده روز میمونم اونجا ... ولی دیگ تحملم تموم شده چند روزه گریه ی مامانمو در آورده مامانم من تا حالا گریشو ندیده بودم ولی قشنگ همه موهاشو سفید کرده منم مگ چند سال دارم ...موهام سفید شده نصفش ... چند بار زده ب سرم بکشمش راحت شم من باهاش چ جوری رفتار کنم مامانم بارداره براش اصلا خوب نی حرص بخوره اینم بگم اصلا بش محل نمیدم خودش میاد یه هو شروع میکنه منو میزنه و اینا بی محلی و دوست شدن و اینا هم هیچ کدوم جواب نداده😑😢 چند بار کتک مفصلهم خورده ولی بازم حساب نمیبره از کسی
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید