2794

شک به اعتیاد همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 152 بازدید

ما ۱۰سال پیش باعشق و علاقه خیلی زیاد و مخالفت مادر من باهم ازدواج کردیم. دلیل مخالفت مادرم یکی این بود که من حدود۳ساعت ازش دور میشدم و دومی ازدواج فامیلی بود. من و همسرم رابطه فامیلی نزدیک باهم داریم. بعد از ازدواجمون همه چیز اوکی بود و من فقط احساس تنهایی میکردم و حوصلم سرمیرفت تو خونه همسرمم اجازه نمیداد سرکار برم تصمیم گرفتم باردارشم و بارداری خوبی داشتم و صاحب یه پسر شدیم. پسرم از همون اول نشانه های هایپر بودن یا همون بیش فعالی رو داشت و تو نوزادی خیلی اذیت شدم دست تنها بودم بخاطر اینکه روزی یکساعت هم استراحت نداشتم شیرم خشک شد خانواده همسرم نزدیکم بودن ولی هیچوقت کمک نکردن مادرشوهرم یکبارم نیومد به من سربزنه بهونه هم این بود که پله ها زیادن و پادرد میگیرم. به سختی اون روزا رو پشت سرگذاشتم. کم کم موقع حرف زدن پسرم شد و متوجه شدم مشکل داره کلی دکتر و ازمایش و کاردرمانی و گفتاردرمانی بردمش الان پسرم ۷سالشه و من راضیم ازش گفتارش بهتر شده یکم با بچه های دیگه متفاوته و نیاز به مراقبت بیشتری داره و بازم مسئولیت من بیشتر شده ولی باز هم شکر میکنم و برای بهترشدنش تلاش میکنم. ازوقتی که پسرم یکم بزرگتر شد و احساس کردیم فرقی بابچه های دیگه داره همسرم اخلاقاش تغییر کردن افسرده شد همش تو فکر میرفت. یه روزی یه شربتی تو کیفش بود پرسیدم چیه گفت این شربت متادونه دکتر بخاطر اعتیاد همکارم بهش داده یکمم برای من تو این ظرف ریخت و گفت باعث دیرانزالی میشه. همسرم از اول مشکل زودانزالی داشت و قبل ازدواجم یه اشاره ای کرد و به من گفت ولی ازونجایی که من سنم کم بود و نمیدونستم یعنی چی و چه مشکلاتی داره سرسری رد شدم ازین قضیه. ولی بعد ازدواجم من مشکلی نداشتم و یجوری حلش میکردیم و هردوراضی بودیم.خلاصه از اون شربت متادون شروع شد اوایل ماهی یبار میخورد که اگه پیداش میکردیم میریختم دور ولی خب همسرم قایم میکرد . بعد شد ماهی دوبار.بعد شد هفته ای یبار. هربارم که میخورد من از چهرش از چشماش از رفتاراش حالم بدمیشد و عصبی میشدم .یه پنجشنبه خونه مادرش میرفتیم که وقتی میخورد و اونجوری میشد من خجالت میکشیدم باهاش برم و ترجیح میدادم خونه بمونیم هنوزم همینطورم. چند وقتیه اخر هفته ها بی موقع از خونه میزنه بیرون به بهونه های مختلف میره و شب نعشه برمیگرده.چشماش گود افتاده پوستش تیره شده لاغرشده حالت چشاش همه نشونه های اعتیادداره. هفته ای یک یا دوبار اینطوریه. دوسه ماه پیش تو کیفش شیره تریاک پیدا کردم و بهش گفتم بزور ازم گرفت و ریخت تو دسشویی و فرداش یه چیز شبیهش اورد گفت این شیرین بیان نه شیره تریاک. من بو کردم بوی اونی که ریخت تو دستشویی خیلی تند چوب سوخته بود ولی اینی که اورده بود بوی خاصی نداشت. واقعا موندم چیکارکنم. از طرفی دوسش دارم و نمیخوام به خانوادم بگم که ذهنیتشون خراب شه بهش. از طرفی این وضعیت خیلی اذیتم میکنه بهش کاملا بی میل شدم وقتی جیزی مصرف میکنه ازش بدم میاد عصبی میشم

به خانواده خودش هم نگفتم چون میترسم اخر سر من مقصر بشم 

لطفا کمکم کنید

اطلاعات تکمیلی

سن 31 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
شما باید حتما با مشاور ترک اعتیاد صحبت کنید تا راهکار درمانی به شما ارائه دهند ولی اینکه مدام‌میخواهید به همسرتان ثابت کنید که معتاد هستند منفعتی برای شما ندارد جز اینکه دیگر پنهانی مصرف نمیکنند 
پس بهتر است با مشاور ترک اعتیاد صحبت کنید تا راهکار درمانی را بدانید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha