سلام روزتون بخیر
من بیست سالمه وقتی که 16سالم بود با همسرم که 27سالش بود نامزد کردم . اون زمان خودم هیچ علاقه ای به ازدواج نداشتم ولی خانواده و همه خوبی همسرمو تایید کردن و میگفتن تو این دوره زمونه دیگه همچین پسری پیدا نمیشه خلاصه نامزد کردم با شرط ادامه تحصیل همسرمم قبول کرد و اتفاقا همسرمم توی تمام شرایط کمکم بود خلاصه حدود سه سال نامزد بودیم با صیغه محرمیت رابطه جنسی در حد سطحی داشتیم.بعد از کنکور عقد و عروسی کردیم و دانشگاه هم قبول شدم الان حدود یک سال و چند ماهه ازدواج کردیم.مسئله من اینه که به طور کلی پشیمونم از ازدواجم . با وحود اینکه همسرم یه مرد عالیه واقعا پر از حس بد هستم. حتی هییییچ میلی به رابطه جنسی هم ندارم و اصلا نمیتونم تن بدم ب اینکار. وقتی که یادم میاد وقتی هنوز از لحاظ جسمی هم بالغ نبودم همسرم باهام رابطهه جنسی داشته حالم ازین رابطه بهم میخوره .
احساس میکنم تنها راه نجاتم مرگه
چون نه دلیلی واسه طلاق دارم
و نه میتونم زندگیمو ادامه بدم
حالم از همه چی به خصوص خونوادم بهم میخوره.
مشاور خانواده
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید