2794

سلام وقتتون بخیرمن یه دختر23ساله هستم تاسن 20سالگی هیچ دوست پسری نداشتن هیچگونه ارتباطی ازلحاظ خانواده بهم محبت دارن وباهام خوب هستن ولی همیشه خلادوست داشتن واقعی همون عشق دروجودم داشتم همیشه به خودم میگفتم خوهیچ وقت باهیچ پسری دوست نمیشی وازاین بابت خوشحال بودم ولی توسن20سالگی من دچاردوستی باپسرشدم نمیخوام قضاوتم کنیدمن به ایشون گفتم قصدم ازدواج دختری نیستم که واسه سرگرمی باکسی باشم رفته رفته جوری شدکه باهم بااصرارخیلی زیادپسررابطه برقرارکردم البته رابطه کامل نه معاشقه عدرمیخوام که میگم بعداین ارتباط به شدت عذاب وجدان گرفتم حتی پیش پسرگریه هم کردم گفتم من دختربدی شدم گفتش اینطورنیست ماواسه هوس نبودیم باهم و....بارهاباهاش به خاطرعذاب وجدان داشتن بهم زدم ولی اون بازسراغم اومداین روبگم واقعابهش اعتماددارم وبهم آسیبی نزده ولی من خودم عذاب وجدان خیلی شدیدی دارم وحال روحیم خوب نیست

اطلاعات تکمیلی

سن 23 جنسیت زن شغل طراحی دوخت وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزيز 
اين تضاد چيست كه وقتي نياز به محبت داشتيد خود را تحسين ميكرديد كه با كسي در ارتباط نيستيد و نبايد باشيد؟
عزيزم چرا فكر ميكني كسي ميتونه قضاوت كنه ميتونم درك كنم اين عذاب وجدان تا حدي طبيعي است انجام كاري كه مرز قرمز ما و خانواده بوده اما ايا واقعا نياز به اين حجم حال بد هست وقتي به گفته خود ميدونيد كه بهتون اسيب نميرسونه ؟
عزيزم حتما لازمه كه با يك مشاور فردي صحبت كني و علت اين تنش ها را ريشه يابي كنيد .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha