2794

مشکلات با همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 233 بازدید

سلام خسته نباشین من سه ساله ازدواج کردم که بعد از ازدواجم که حدود دوساله که خونه خودم رفتم تو این مدت خیلی سختی داشتم و بی محبتی شوهرم و بی توجهی هاش خیلی بدتر بود الان دیگه احساس میکنم که هیچکس رو دوس ندارم حتی مادر و پدر و خانواده ام و همچنین همسرم رو دیگه نمیتونم به اینکه میگه دوسم داره اعتماد کنم و احساس میکنم فقط از سر نیاز جنسیش هستش البته بگم الان سه ماه که برای کار رفته شهر دیگه و من تو این مدت فقط یه بار دیدمش الان همش میگه دلتنگم هست و ووسم داره اما من نمیتونم باور کن و میگه مدام که باید بچه دار بشیم ولی من مطمئن نیستم از اینکه بتونم از پس بچه بربیام واینکه از لحاظ فرهنگی باهم فرق داریم و منم خیلی از کار خونه بدم میاد و اصلا تو همه کارا کندم و احساس میکنم به هیچ دردی نمیخورم و این حس رو بیشتر همسرم تو من به وجود آورد و الان باور خودم شده من الان موندم با این زندگی چیکار کنم و گاهی اوقات فکر فرار و خودکشی به سرم میزنه ببخشید خیلی طولانی شد و بهم ریخته نوشتم ممنون میشم راهنماییم کنین.

اطلاعات تکمیلی

سن 24 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
مواردی که به ان اشاره کردید نشان از علائم افسردگی و بی انگیزگی در شما دارد 
نبود همسرتان و همچنین شرایط سختی که در گذشته داشته اید شمارا خسته و زودرنج کرده است
اینکه حتی نسبت به والدینتان هم حس بدی دارید و مدام خود را بی ارزش میدانید باید روانکاوی شود
شماحتما نیاز به مشاوره حضوری دارید تا با ریشه یابی مشکلاتتان بتوانید انها را مدیریت کنید
شما بسیار جوان هستید و در آغاز راهید اجازه ندهید افکار منفی ذهنتان را بهم بریزند با مشاوره فردی مطمعن باشید میتوانید این علائم را از خود دور کنید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha