2794

بی توجهی همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 258 بازدید

با سلام. من 32 سالمه و همسرم 36 سال هردو تحصیلکرده و مهندسیم ده ساله ازدواج کردیم ویک دختر 8 ساله داریم.قبل از ازدواج بدلیل نسبت فامیلی که داشتیم من عاشق همسرم بودم و از طرز فکرش خوشم می آمد بعدها همسرم به خواستگاریم آمدبه گفته خودش قبلش هیچ علاقه ای به من نداشت و اگر اصرار های من نبود در همون روزهای خواستگاری همه چیز به خواسته بزرگترها تموم میشد.همون روزهای اول متوجه شدم بسیار تند خوست با خودم گفتم گل بی خار خداست منم خیلی ایراد دارم .چون بزرگترها بدلیل اختلافات ریز بین خودشون مخالف ازدواج مابودند هیچ کمکی در زندگی مشترک به ما نکردند و ما با سختی زندگی را ساختیم .همسرم کار خوبی نداشت و بی پولی های مداوم هر روز عصبانی ترش می کرد از طرفی اختلافات خانوادگی همچنان در زندگیمان بود .من به کل خانواد ام را فراموش کردم تا اختلافات کم شود و از وی نیز همین انتظار را داشتم و بلاخره ایشون هم پذیرفت بعد قطع پذیرش حرف های خانواده هامون دعوا ها کمتر شد(منظورم اینه که رفت و آمد میکردیم ولی حرفایشان را گوش نمی دادیم) و مسئله اصلی مشکلاتمون بی پولی شد.من هر کاری بلد بودم انجام دادم تا کمکش کنم :مغازه داری وخیاطی رب پزی و دستفروشی و....(با اینکه درخانواده ثروتمندی بزرگ شده بودم تن به این کار دادم)نمی گویم همسرم قدر کارهایم را نمی دانست و لی از رفتار تند و خشنش چیزی کم نشد.در تمام این مدت با تمام قوا دنبال کار مناسبی بودم تا اینکه در یکی از آزمون های استخدامی در شهرستان دور (به پیشنهاد همسرم)قبول شدم و الان کارمندم و وضعیت مالی خوبی داریم ولی از روز اول قرار شد همسرم در تمام کارهای منزل به من کمک کنه و این دوری را با محبتش جبران کنه.ولی حالا سه سال از این ماجرا میگذره هنوز من تنهایی همه کارا را میکنم حتی تدریس دخترم با منه احساس میکنم کل مسئولیت زندگی بدوش منه .انتظاری که از محبت همسرم داشتم هرگز براورده نشد با اینکه بارها به روش های مختلف بهش گفتم باز بهم میگه چی شده باز جنی شدی خیلی موقع ها با خودم میگم اهمیتی نداره که براش مهم نیستم همین که من دوستش دارم کافیه ولی در دوران پریود اصلا نمی تونم خودم را کنترل کنم و به محبت نداشتش محتاج میشم .در کل در شهر قریبم با فاصله عاطفی از همسرم وخانواده پدریم و کار زیاد،احساس تنهایی دارم و له شدن.در ضمن یکی از علایق من قدم زدن در بازار وخیابان و رفتم ب باشگاه ورزشی است که این شهرستان آن ها را ندارد.

راستی همسرم شغلش شیفتیه و دو روز خانه و یک روز سر کاره و وقت آزاد زیاد داره.سالمه و اهل خیانت و چشم چرونی نیست خانواده دوسته وتنها ایرادش اینه خیلی عصبیه و بلد نیست ناز بکشه.نمی خوام همسرمو عوض کنم چون کسی نمی تونه دیگری را تغییر بده بهم بگید من چیکار کنم در ضمن هرگز قبول نمی کنه مشاوره بریم و چون خودم بارها گفتم من مشکل دارم  گفته تو سالمی اینا دیوونت میکنن و نزاشته.

اطلاعات تکمیلی

سن 32 جنسیت زن شغل کارمند وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزيز 
ميتونم درك كنم چقدر براتون ازار دهنده است نياز به توجه و حمايت عاطفي حق شماست و اينكه تونستيد تا حدودي شرايط را مديريت كنيد خيلي با ارزشه عزيزم وقتي ميگيد كه مطرح كرديد و جوابي دريافت نكرديد پس لازمه از نفر سومي كمك بگيريد اينكه همسرتون به جلسات مشاوره نمياند دليل بر نرفتن شما نيست حتي اگر حضوري نميخوايد به مشاوره برويد حتما جلسات مشاوره انلاين داشته باشيد و از راهكارهاي يك متخصص زوج درمانگر كمك بگيريد 
كتاب ٥زبان عشق و كتاب مهارت هاي ارتباط زناشويي مك كي هم ميتونه تا حدودي بهتون كمك كنه .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha