2794

دیگه نمیتونم به زندگیم ادامه بدم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 199 بازدید

سلام میخواستم اگروکیل یامشاورحقوقی خانواده هست کمکم کنید

حدودا شش ساله ازداوج کردم دوتادخترسه وهفت ماهه دارم همسرم از اول هم اعتیادداشت چون توعقدباردارشدم کاملاناخواسته تن به ازدواج دادم اوایل زندگیم جهنم بودبعداربدنیاامدن دختراولم رفت سرکاروبهترشداوضاعمون....بعداون دختردومم باردارشدم خیال میکردم باامدنش شوهرم ترک میکنه وبیشترپایبندزندگیمون میشه...میدونستم کارم بی نهایت اشتباه بودونبایدفرزنددوم وباردارمیشدم وای چون همسرم دوست داشتم این کاروکردم

.اوایل زندگیمون هیچی نداشتیم خانواده همسرم بخاطراعتیادش ترکش کردن من کمکش کردم باکمک مادرم زندگیمون شروع شد یک مقداری پول میز ووسایل...نه جهاز نه  مراسم نه حتی دعوتی...بخاطراشتباهام حتی کسی تومحضرخونه نیومدچون خودم خجالت میکشیدم..خلاصه گذشت....مادرشوهرم بادیدن نوه اولش پاپیش گذاشت منم تمام تلاشم برای وصل کردن همسرم به خانواده ش دریغ نشد...اوناکمک مالی ب ای اجاره منزل وخریدایی برای بچه هام وخریدای ماهیانه برای خونه و....خلاصه زندگی بهترشده بود...اینم بگم توی بارداری ازاونحایی که نه من شناختی به همسرم داشتم نه اون شبانمیومدخنه میموندانبارمحل کارش ومصرف میکردخیلی سخت میگذشت چندبارکتکم زدبدترین فخش هاو...حتی یک زن که اونم مصرف کننده بودبرای مصرف ازش جنس میخواست..و. من گدشتم هیچ چیزازشوهرم ندیدم ازنظرخیانت به جزاین موردکه نمیدونم خیانت هست یانه ولی شکستم...

گذشت...مدتی سرزایمان بچه دومم بامادرشوهرم بحثم شدعذابم میدادوباقهرواشتی روانم بهم ریخته شدهرگزازذهنم فراموش نمیشن اون روزا...حالامدتی بامادرشوهرم سرهمین مسائل حرف نمیزنم واون مدام باشوهرم درتماس هست وحرفهایی که من توبحث به شوهرم گفتم بهش منتقل کرد وقسم داده که به من نگه..همین باعث اختلاف بین من وسوهری که عاشقش بودم شدحتی کتک خوردم  خیال میکنم جادویی توزندگیم اتفاق افتاده اونم ازسمت مادرش بااینکه میدونم نبایداعتقادداشت ولی این همه اختلاف برای چیه؟بخاطربچه هام نرفتم ازاین زندگی..شوهرم تحصیلاتی نداره ولی مردکاری دلسوزچشم پاک وولخرج ولی بی نهایت عصبی بددهن وسردازنظدجنسی همیشه من پیشقدم شدم حتی مجبورش کردم ولی خودش خیلی کم پیشقدم شده..وجدیداطرف خانواده ش میگیره وفحاشی میکنه کسی که میگفت ازدست خانواده م فراری بودم توتمام زندگی منی حالاکاملاورق برگشت...حدودایک ماهه تمام دعواناراحتی و....دیگه خسته شدم ونمیتونم ادامه بدم نمیدونم چکارکنم لیسانس  دارم وتابحال کارنکردم والانم تووضعیت کرونانمیدونم چه کاری ازدستم بدمیاد...دچاروسواس وافسردگی شدیددد پس اززایمان شدم...بی نهایت کارمیکنم وسرهرچیزی عصبی میشم وبهم میریزم همسرم‌ یک بارمیگه توخانواده منی وبچه هاپدرومادرکی ان...البته مدرش فوت شده وخانه شان به نام ایشون بودکه متاسفانه درزمان مجردی به نام خواهرش زده واونم ماهیانه مبلغی به عنوان کمک اجاره به مامیده.....۵۰۰سکه مهریه دارم که حاضرم ازاونام بگذرم فقط جداشم وازنووبابچه هاخودم زندگیم شروع کنم...چون دیگه هیچ احساسی بهش ندارم بادیدنش قلبم دردمیگیره عصبی میشم ارامشم بهم میریزه...بارهابهش گفتم وگفته خوش اومدی کی وکجابریم براطلاق ومیگه هرغلطی میخوای بکن من نمیام خودت برواقدام کن...کاملاامستآصلم پدرومادرم جداشدن مادرم خرج برادرام میده خواهرامم هرکدوم زندگی خودشون دارن ومجردن ولی خونه احاره کردن ودارن کارمیکنن...شغل همسرم سفارش موادغذایی هست ازاینکه خانومی بهش زنگ میزنه وسفارش میده بی نهایت بهم میریزم بخاطراون خیانتی که نمیدونم لسمش میشه گذاشت خیانت توی بارداری بهم شدهیچ اعتمادی به شوهرم ندارم وبعدوقتی میبینم من همش اعصابش خوردمیکنم خودشم میگه بامن ارامش نداره حس میکنم اگرکسی این ارامش بهش بده قطعاخیانت میکنه برای همین بهش شک دارم...توروخدابگیدچکارکنم...ازتمام زندگی بیزاروازهمه چیزناامیدشدم..حتی به خودکشی فکرکردم حتی اگه تودردم بمیرم شوهرم حتی نمیگه چته..اعتراضم کنم میگه. داری خودت لوس میکنی هیچ وقت تاحالابغلم نکرده توناراحتی وبگه غصه نخوردرتمام مراحل زندگی تنهابودم وحس میکنم اگراینطوری ادامه بدم دق میکنم..ولی بخاطربچه هام نمیخوام ازپابیفتم....من ۳۱همسرم ۳۵سالشه...راستی یادم رفت بگم مم هم اعتیادداشتم‌اصلاسرهمین اعتیادباهمسرم اشناشدم اون بدای من جنس...باهم بودیم تاعقدکردیم متوجه شدم باردارم سریع وتویک تصمیم یک روزه ترک کردم انقدرمردبودم باوجودی که اسمم زن بخاطربچه م بخاطراینکه اسیبی نبینه کنارگذاشتم ولی ایشون شش ساله که نه میخوادونه گفته میخوادترک کنه...وخانواده ش نمیدونن ترک نکرده ب ای این بهمون کمک میکنن که فکرمیکنن من ترکش دادم درصورتی اگربدونن همه چیزخراب میشه خانواده خودمم همینطورضمنااین اقاتوعقدجداشده بوددرصورتی که من ازدواج اولم بود...بی نهایت پشیمونم بی نهایت..ازتون التماس میکنم کمکم کنیدنجاتم بدید.

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۱ جنسیت زن شغل لیسانس ولی درحال حاضرخانه دارم وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
برای شرایطی که دارید عمیقا متاسفم. اراده شما و پشتکارتان که بخاطر فرزندتان ترک کردید و برای خوشبختیشان تلاش میکنید ستودنی است 
اگر میخواهید جداشوید باید در قسمت دسته بندی سوال بخش مشاور حقوقی را  انتخاب کنید تا مشاورین سایت بتوانند کمکتان کنند 
شما بسیار جوان هستید و فرصت برای جبران اشتباهاتتان دارید 
همسر شما تا نخواهند ترک کنند کسی نمیتواند کمکشان کند 
حتما با یک مشاور حقوقی صحبت کنید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha