سلام
ببخشید من ازتون کمک میخواستم
راستش من ۱۸ سالمه و امسال با ی پسر مجازی آشنا شدم ، ایشون ابراز علاقه و عشق کردن و پیشنهاد ازدواج دادن و منم با ظوابط زیادی قبول کردم .
ایشون ۱۹ سالشه و ترکه و با خانواده مذهبی ..
من کوردم با خونواده ایی خیلی راحت ..
از همه ی زندگی همدیگه خبر داریم ..ایشون چند وقت پیش اومده شهر ما و همدیگه رو دیدیم ،
اما متاسفانه ما یه مشکل خیلی بزرگ داریم ، اینکه همش درحال جر و بحث دعوا و غیره اییم..ایشونم اصلا رو اعصابش کنترلی نداره
من خیلی مرددم ، شک دارم دو دلم نمیدونم چیکار کنم !
اصلا به ایشون اعتماد ندارم ، خیلی حس های منفی بهشون و به آینده ی با ایشون دارم
میترسم و این ترس باعث شده همش بهش بگم بیا تموم کنیم بریم .. میترسم وابسته بشم !
کارشون تا عید درست میشه و به گفته خودشون میان خواستگاری اما انقدر شک دارم و میترسم که هیچکدوم از حرفاشو باور نمیکنم ..
توکل کردم توسل کردم اما مهرش ب دلم نیفتاده
حس بدی بهش دارم حس میکنم زندگی خوبی باهاش در پیش ندارم بعضی از رفتاراش شک منو دو چندان میکنه ! سن کم ووو
اون نظامی هستش
جدیدا حس میکنم مثل قبلا دوسم نداره ، بخدا نمیدونم باید چیکار کنم
راهه دور ، فرهنگ های متفاوت ، ترس ها و تردید های من
رفتار های ایشون
باهم خیلی صحبت ها کردیم راجبش ، نسبت ب سنمون خیلی عاقلیم در این موارد .....
اما ......
من چیکار کنم ؟؟
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید