با سلام و وقت بخیر من اواخر ۱۷ سالگیمه سال اخرم امروز داشتم با مامانم راجب رتبه کنکور حرف میزدم که گفت فلانی خیلی میخونه همه میگن؛و قبول میشه باهاش رقابت کن
و خب من خیلی بهم توهین شد گفنم با چیشرقابت کنم من هدفم ایده الام با اون متفاوته من کاری به اون ندارم گفتن که تو مث باباتی با کسی رقابت نمیکنی و دعوامون شد
و اینکه واقعا متوجه نبودند که من حزفم بد نیست برداشتشون این بود که من قصدم دعوا اما واقعا این نبود رفتم تو اتاقم و دم در اتاقمگفتند فلانی (کس دیگه) از روستا اومد رفت تیزهوشان تو نرفتی و جوابی ندادم
چنساعت بعد گفتم مامان میخوای منو نصیحت کنی بکن ولی بگو فلانی موفقه فلان کارو میکنه بکن تا موفق شی مثلا منو ازمون ثبت نام کن تا بفهمی حدودمو تو کشور یه ادم موفقو بگو گفت ببین تو ما کم داشته باشیممیگی سز پول با همه رقابت میکنی و باز قانع نشد و گفت خط و نشون ک اون دختر قبول میشه همه میگن میخونه قبول میشه
واقعا نمیفهمم چرا من باید قبولی اون دختربرام مهم باشه؟ و چرا با اون رقابت کنم من از وقتی تو مسیر کنکور قرار گرفتم در حدی ک میتونم از خودم مایع میزازم از بچگی هم دختر خنگی نبودم تو هر رشته و کسی که منو فرستادن مقام اوری کردماما از دبیرستان علاقه ای به رشتم نداشتم و مطالعه ای روش نداشتم بازم باواین اوصاف معدلم از ۱۸/۵کمتر نشد و الانم براش چیزی ک علاقه دارم دارم تلاش میکمم نمیگفت موفق نمیشی فقط میگفت اون قبول میشه پدر مادر اون از من کمتره کاری نکن ک اون قبول شه من دوست دارم با ارامش تلاش کنم با ارامش برمدانشگا نمیخوام استرس داشته باشم اذیت کنم خودمو من نخواستم بزم تیزهوشان نخواستم بیشتر بخونم اما میخواستم توانایی داشتم دلیل حرفاشو درک نمیکنم حتی گفتم بگو چیکاز کنم از نظرت موفق بشم نگفت فقط گیز داده اون قبول میشه خب به من چه من الان باید چه برخوردی نشون بدم؟ یا واقعا من باید با دختری که سال به سال نمیبینمش رقابت کنم؟ واقعا باید بزام مهم باشه همه میگن درس خونه قبول میشه؟ مشکل از منه؟اگاره چجوری حلش کنماگ نه چجوری مادرمو قانع کنماقا به من چه!
خيلي خوبه كه متوجه هستيد با هركسي نبايد رقابت كنيد ، مادر شما تلاش ميكند تا شما بيشتر درس بخوانيد ولي متاسفانه بدون اينكه بداند از راه نادرستي استفاده ميكند .
موفق باشید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید