سلام خوبین؟
میتونم ازتون خواهش کنم درباره یه مشکلی که برام پیش اومده مشاوره بدین؟
همسرم بهم خیانت کرده
ده ساله که با هم زندگی میکنیم من به خاطر ایشون از شهر و دیار و خانواده ام کندم اومدم تو شهر ایشون شروع ب زندگی کردیم، بماند که چقدر سخت گذشت و چقدر سختی کشیدیم تا تو زندگی موفق شدیم
من چون تو شهر این آقا کسی رو ندارم به پیشنهاد خودش با یکی از همکارای خانم شرکتشون که حدودا ده سال یا بیشتر از خودش بزرگتره و شوهر و یه دختر شانزده ساله داره رفت آمد خانوادگی ایجاد کردیم
من احساس کرده بودم یه صمیمیت غیر معمول از سمت این خانم هست و حتی به همسرم مطرح کردم اما ایشون بارها توضیح داد که این خانم جای خواهر بزرگه منه سنش رو ببین شوهر بچه داره چه نیازی در رابطه با این خانم دارم و از این جور حرفا..
چند شب پیش رفتم پیامک هاش رو چک کردم دیدم پیام صبح بخیر برای این خانم ارسال کرده و در ادامه نوشته از طرف داداشی که عاشق خواهرشه
اون خانمم نوشته بود منم دوست دارم داداشی
و همسرم جواب داده بود بهت گفته بودم سعی میکنم زندگی رو برات بهتر کنم در حد مجازش
زندگی رو سرم خراب شده
کلی بحث و جدل کردم و اینشون میگه که اشتباه میکنی من بهت خیانت نکردم. من میخواستم یه رابطه خانوادگی شروع کنم چون تو اینجا تنها هستی
من ازش متنفرم، دلم میخواد همه چیو بذارم برم
اما یه دختر سه ساله دارم و دلم فقط برای اون میسوزه
میخوام به اون خانم به ظاهر محترم زنگ بزنم و هرچی از دهنم درمیاد بگم که تو نون نمک منو خوردی
خجالت از سنت نکشیدی؟
بخدا نمیدونم چیکار کنم، دارم دیوونه میشم
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید