شوهرم در دوره اشناییمون میگفت
1.پدر و مادرم زیاد دعوا میکردن
2.پدرم قهر میکرد، اونم قهرهای طولانی
3.پدرم توی خونه بداخلاق بود اما بیرون از خونه خوش اخلاق
4.پدرم ولخرج بود یا بهتره بگم دست و دلباز و پولش به اخر ماه نمیرسید تموم میشد.
5.پدرش به مادرم زیاد توجهی نمیکرد
6.میگه این رفتارها روش خیلی تاثیر گذاشته، طوری که پدرش رو زیاد دوست نداره و میگه رفتارهای پدر و مادرم باعث شده که من خیلی توی کودکیم آسیب ببینم و حس کنم یه آدم شکست خورده ام
اما الان که دوسال از ازدواجمون میگذره تمام ناراحتی های من همون موارد بالا شدن!! شوهرم تمام موارد بالا رو داره توی زندگی ما انجام میده. سره کوچکترین مسئله دعوا میکنه و قهر میکنه...حتی شده چندین ماه...هر کاری هم کنم اشتی نمیکنه ...و بقیه موردها...
با توجه به اینکه شوهرم مدام میگه دلم میخواست برگردم به دوره کودکیم احساس میکنم داره زندگی ما رو شبیه زندگی دوره کودکیش میکنه...
با توجه به اینکه اصلا حاضر نیست مشاوره بیاد ایا میتونم خودم حرفهایی رو بهش بزنم یا واسش کاری کنم که زندگیمون بهتر بشه؟
مثلا بگم تو داری شبیه پدرت میشی ایا توی اون زندگی مادرت راضی بوده؟ چه کاری باید انجام بدم.چه جور صحبت کنم که متوجه اش کنم که داره کارهایی رو انجام میده که وقتی بچه بوده پدرش انجام میداده و خیلی ناراحتش میکرده...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید