سلام خسته نباشید من ۲۹ سالمه وهمسرم ۳۶ حدود ۱۴ سال هست که ازدواج کردیم ودوتا بچه۱۱و۹ساله هم داریم اما شوهرم هنوز انگار که نامزد باشیم همش دوست داره تنها باشیم مثلا بچه هارو میفرسته خونه مادرش تا رابطه داشته باشیم درصورتی که من راضی نیستم ومیگم بزار بمونه شب که بچه ها خوابن میدونم گاهی اوقات تنوع لازمه ولی احساس میکنم میل جنسی شوهرم خیلی زیاده بعد ۱۴ سال هنوزم هرشب رابطه میخواد تا یه لحظه تنها باشیم همش میگه بیا بغلم و.........یعنی میدونین خیلی بیش از اندازه به پروپام میپیچه یه وقتایی اصلا دوست ندارم باهاش تنها باشم چون میدونم حتما به رابطه منجر میشه من از رابطه جنسی بدم نمیاد ولی ایشون اصلا خستگی من یا شرایط رو درک نمیکنه فقط به فکر خودشه تو ماشین اگه تنها باشیم بدون استثنا تا به مقصد برسیم همش میگه بیا ببوسمت... نمیدونم چجوری بگم میدونم توزندگی تنوع وشیطنت خوبه ولی ایشون اینقدر که به آدم میچسبه انگار زده میکنه آدمو از همه چی البته اینم بگم که تورابطه به فکر من وارضا شدنم هست منم دریه حد نرمال دوست دارم ولی نمیدونم مشکل از منه یا ایشون ...خواهش میکنم راهنماییم کنید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید