مشکلات با همسر

با سلام شوهر من به شدت رفیق بازه و من خیلی از این مسئله ناراحتم هر جور که فکر کنید باهاش صحبت کردم با خشم و قهر با گریه با مظلومیت و التماس ازش خواستم منو آدم حساب کنه قبول میکنه و هزار جور حرف میزنه که حالا که ناراحتی نمیرم و... ولی متاسفانه فرداش حرفش کاملآ یادش میره بخاطر اینکه شب ها منو ول میکنه میره با دوستاش و من هر شب باید تنها بخوابم دوستاش هم تحریکش میکنن که زنهای ما اصلا بهمون گیر نمیده و کاملا آزادیم رفیق بازی هاش یکبار دو بار نیست کار هر شبه اگه یه شب خونه بمونه عصبی میشه و دلش میخواد زود بخوابه در حالی که من سعی میکنم وقتی با منه بهش خوش بگذره به شدت به فکر جدایی هستم چون مردی که نمیتونه روی حرفش وایسه و برای زن و بچه اش ارزش قائل نباشه ارزش زندگی کردن نداره ولی بخاطر پسر ۳ساله ام تردید دارم