با ترس و نگرانی از دست دادن شوهرم چکار کنم؟

سلام

من ۴سال و نیمه ازدواج کردم وقت ازدواج ۱۷ بودم همسرم ۲۵ سالش خیلی ابراز علاقه کرد و اومدن رفتن تا زنش شدم درکل باهم خوبیم ولی وقتی دعوا بشه همش تهدید میکنه به طلاق میگه ولت میکنم میرم دوست ندارم منم بچه باورم میشد انقد گریه میکردم التماسشو میکردم تا آشتی کنه کم کم که دیگ دعوا میشد ضعف نشون ندادم التماس نکردم گریه نکردم دیدم داره بهتر میشه همه چی دعواها کمترشد ولی همچنان توهردعوا اسم طلاقو میاورد و سه چهارروز منو میزاشت خونه مامانم و با پادرمیونی بقیه آشتی میکردیم بعدش ک بهش میگفتم میگفت الکی گفتم ازتو بهتر کجا پیدا کنم برام کادو میخرید محبت میکرد ازدلم دربیاره و کلا آدم مهربونیه تو خونه ولی عصبی بشه منو ول میکنه میگ گمشو برو نمیخوامت و...دخترمون ک بدنیا آمد خیلی بهترشد تا الان ک یکسال و نیمشه حتی یکبار تو دعوا نگفت ولت میکنم بحث میکردیم ولی داد و بیداد نه و اکثرا کوتاه میومد خودش بهم گفت من عصبی میشم هیچی نگو جوابمو.نده بدتر نشم گفتم باشه تا چندوقت پیش تو رابطه بحثمون شد خیلی ببخشید اینطوری میگم ولی رابطه م*ق*ع*د*ی خواست قبول نکردم باز منو گزاشت خونه مامانم گفت برو تو نیازامو تامین نمیکنی خون منو جیگر کرد منم روم نمیشد ب کسی چیزی بگم بازم با پادرمیونی مادرشوهرم که خیلی خانومن آشتی کردیم بهش گفتم قبوله رابطه ای ک تو میخای گفت نه من راجع بهش خوندم راضی ب ازیتت نیستم نمیخاد و باهم خوبین هرروز قربون صدقم میره بهشم میگم پس اگ منو دوس داری چرا گفتی طلاق میگ من دیوانم ببخشید حالا من شدم یه آدم دل شکسته ک دلم باهاش صاف نمیشه نمیدونم دوسم داره یا نه منو میخواد یا نه آخه من میگم اگ واقعا منو بخواد ناراحتم نمیکنه ،راستش میترسم یروز منو ول کنه بره تنهام بزاره امروز زنگ زد گوشیم سرکاربود منم خواب بودم چندبار زنگ زد جواب ندادم ناراحت شد اومد خونه هم قهربود گفت خب قبلش میگفتی خوابیدی من نگران شدم گفتم باز میخوای بری میدونم گریه کردم گفتم بهونه خوبی شد آره برو بغلم کرد گفت نه بابا کجا برم فقط نگران شدم جواب ندادی گریه نکن . همش میترسم تزس ازدست دادنشو دارم تا بحث میشه تپش قلب میگیرم هرلحظه فک میکنم الان میگ جمع کن برو من چیکار کنم دارم دیوونه میشم اصن تو دعوا منم مقصرباشم خب دعوا پیش میاد مگ باید منو ول کنه؟من خیلی وابستشم حال روحیم خوب نیست

ببخشید سرتو درد آوردم فقط کاش پیاممو بخونی خیلی طولانیه