2794

بی اعتمادی به همسرم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 113 بازدید

سلام خسته نباشید 

من خانمی هستم 24ساله حدودا 8ماهه عقد کردم قبلا 6سال با همسرم نامزد بودم حدودا یک سال قبل از خواستگاری مشکلی بین منو همسرم پیش اومد که خیلی منو رنجیده کرد من تو دوران دوستی خیلی به ایشون اعتماد داشتم یه چیزی فراتر از یه اعتماد طبیعی ولی بعد ایشون مسعله ایی رو با من عنوان کردن که به مدت یکسال و هنوز که هنوزه زندگی منو تحت شعاع قرار داده یه جورایی به ایشون بی اعتماد شده بودم حس میکردم تو تمام این 6سال با من مثل یه بچه رفتار کردن حس میکردم هرچیزیو که میلشون بوده بهم میگفتن چیزو که دوست نداشتن قایم میکردن درصورتی کع من مثه چشمام بهشون اعتماد داشتم حتی همون مسعله رو هم ایشون خودشون بهم گفتن و گفتن دوست دارن منم اطلاع داشته باشم ولی من نمیتونستم باهاش هیجوره بیام دیگه حس اعتماده قبلو بهش نداشتم از یه ادم اروم تبدیل به یه ادم پرخاشگر شدم هر رفتار شوهرم چه شوخی چه جدیو بد برداشت میکنم اکثر اوقات باهاش درحال جنگم دیگه اون حس راحتیو قبلو باهاش ندارم حس میکنم دوستم نداره همش نمیدونم چطور بگم یه حس معذبیت پیشش دارم از طرفی از اینکه بهش اعتماد ندارم قلبم اتیش میگیره چون مطمعنم کاری نمیکنه ولی نمیتونم بهش اعتماد کنم تو یه لحظه فکرای بد تو سرم میاد و بینهایت زود رنج شدم بینهایت تو بحث و دعوا پرخاشگر شدم جوری که همسرم همیشه تو اون شیش سال میگفت واقعا اینهمه زن بودن از دختری به سن تو بعیده و دیروز بهم گفت تو چقدر عوض شدی ذره ایی زن بودن بلد نیستی از طرفی همسرم ازم دور شده تا بگید عملی و مالی جانی بهم محبت میکنه ولی دریغ از ذره ایی محبت کلامی درصورتی که قبلا اینجوری نبود متوجم که شوهرم کلافه شده حتی گاهی ازم دوری میکنه میگه اعصاب جفتمون اروم تره .  لطفا راهنماییم کنید چیکار کنم رابطم بهتر شه اون خاطره رو فراموش کنم اروم تر شم؟ واقعا زندگیمو دوست دارم همسرمو دوست دارم حاظرم هرچی دارم بدم رابطم مثل قبل شه اخلاقم عوض شه صبور شم مثه قبل تورو خدا راهنماییم کنید

اطلاعات تکمیلی

سن 24 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
به موضوعی که همسرتان گفته اند اشاره ای نکردید که ایا بحث خیانت بوده و یا چیز دیگری 
در هرحال چیزی که  مهم است کنار نیامدن شنا با آن موضوع است ایشان یکسال قبل از خواستکاری باشما موضوعی را مطرح کردند شما بدون آنکه آن را حل کنید رابطه را ادامه داده اید و ازدواج کزده اید و همچنان درگیر آن هستید 
اگر در حال حاضر هم نتوانید آن مسئله را برای خود حل کنید تا اخر عمرتان با ِن درگیر خواهید بود و هر روز افسرده تر و بی انگیزه تر میشوید
میشنهاد میکنم حتما با یک روان درمانگر و یا مشاور مجرب صحبت کنید تا این موضوع را بتواتید برای خود هضم کنید و به پذیرش برسید 
با مشاوره مکاتبه ای آن هم در مورد مسئله ای که توضیحی در مورد آن نداده اید نمیتوان به نتیجه رسید 
حتما با یک روانشناس در ارتباط باشید تا گام به گام باهم این مسئله را حل کنید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

بی اعتمادی به همسر

پاسخ دوست عزیز همسر شما در وهله اول یک جنس مذکر هستند ،اینکه قبل از ازدواج با شما با کسی ارتباط داشته باشند چیز بسیار بسیار طبیعی هست اگر چیزی غیر از این بود باید به دنبال مشکلی در ایشون میبودیمشروع زندگی ...

به بی بی چک اعتمادی هست؟

پاسخ ما معمولا به خانم هایی که سیکل قاعدگی منظمی دارند و به موقع دچار عادت ماهانه می شوند توصیه می کنیم اگر می خواهند بدانند که باردار هستند یا نه بعد از اینکه زمان مقرر پریودشان گذشت و خونریزی اتفاق نیفتا...

بی اعتمادی به همسر

پاسخ درود بر شما کوتاه اومدن و یا بی‌محلی کردن، شاید بتونه راهکار موقتی برای خاموش کردن آتش تعارضات باشه اما راه حلی دائمی نیست و مشکلاتی که به شیوه‌ای درست حل و فصل نشن، مجددا تکرار خواهند شد. بنابراین و...

بی اعتمادی به همسر

پاسخ خانم عزیز سلام. افراد با پوششها و رفتارهای مختلف در زندگی ما می آیند و میروند و آنچه مهم است کیفیت رابطه شما با همسرتان است که وقتی علاقه و اعتماد کافی در هردوی شما وجود داشته باشد نباید نگران نوع برخ...