2794

شک به شوهر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 136 بازدید

سلام.یکی دو ماه پیش توی ماشین شوهرم نشسته بودم که یه بسته شمع دیدم که چند تا ازش استفاده شده بود و بقیه استفاده نشده بود ،من از همسرم پرسیدم که این شمع ها برای چی خریدی و ازشون استفاده کردی اونم گفت که مال یکی از دوستاش بوده که تو ماشین جا گذاشته ،من یه حس بدی بهم دست داد پیش خودم گفتم اگه بسته شمعی که دیدم اگه ازش استفاده نشده بود باور میکردم حرف شوهرمو و میگفتم خوب دوستش از مغازه خریده و اومده تو ماشین شوهرم و اونجا جا گذاشته ولی وقتی از شمع ها استفاده شده چجوری میشه که دوستش اصلا بسته شمعی که دو سه تا ازش استفاده شده رو با خودش بیاره و تو ماشین شوهرم جا بزاره،باورش یه کم برام مشکله همش فک میکنم داره بهم خیانت می‌کنه و با یکی ریخته رو هم و این شمع هارو برا اون خریده که چند تاش استفاده شده به این خاطر میگم که چند وقت قبلش بهم گفت که من چرا شمع اینا براش روشن نمیکنم،به نظر شما این حرفش  گفته منو ثابت نمیکنه؟ به خاطر این حرفشم بیشتر افتادم توشک و به این خاطر تقریبا یه ماه بعدش ازش پرسیدم که دوست تو چجوریه که بسته شمعی که ازش استفاده شده رو تو ماشین جا گذاشته و آیا جایی بوده و تو رفتی دنبالش چون که منطقی نیست که بسته شمعی که چند تاش استفاده شده رو تو ماشین جا بذاره و اگه استفاده نشده بود قابل باور بود ،اونم کلی باهام دعوا کرد و گفت که برای چی گیر دادم به این قضیه و بهم گفتش که تو به این خاطر همش گیر میدی و می‌پرسی که ازم سوتی بگیری و من چیزی از دهنم در بره ،منم بهش گفتم تو غلط میکنی که بخوای کاری بکنی که یهو بخوای سوتی بدی واینکه چطوری روت میشه این حرفو به من بزنی و از رو کنجکاوی پرسیدم ولی اون قبول نمی‌کرد و می‌گفت تو میخوای مچ منو بگیری ،تورو خدا به نظر شما منظورش از این حرف چی بوده؟آیا بهم خیانت کرده که اینطوری میگفت؟واینکه آیا با این پرسیدنهای من و اینطور جواب دادنهای اون باعث شدم که اگه کاری هم نکرده در آینده تحریک بشه که بهم خیانت بکنه؟چون ما زیاد سر مسائل اینطوری دعوامون میشه،با توجه به اینکه چند وقت پیش شوهرم ساعت دوازده شب با وجود اینکه هوا کمی سرد بود و خودش هم آدم سرمایی هست و خیلی هم خوابش میومد بعد از یه پیامی که از دور دیدم داشت رد و بدل میکرد و اینکه متوجه شدم پیام رو حذف کرده رفت حموم از سر تا پا با ماشین ریش تراش تمام موهای بدنشو زد با توجه به اینکه اون فقط تو موقعی که هوا گرمه و دیر به دیر اینکارو می‌کنه یهو اون شب بعد از اون پیام رفت اینکارو کرد و فردا صبحش سرکار نرفته بود و ازش پرسیدم کجا بودی با ناراحتی جواب داد دنبال کارهای بانکی و اینا بودم ولی همش در خفا تو خونه میومد و می‌رفت وبا خودش می‌خندید و تا منو میدید خندشو جمع میکرد و اون روز صبح از ساعت هشت رفته بود بیرون و ساعت دوازده برگشت و منم ناهارم حاظر نبود به این خاطر که اون وقتی می‌ره سر کار اکثرا ساعت یکو نیم اینا میاد (کارش آزاد و نجاره )و اون کلی ناراحت شد که کاش حالا نمیومدم خونه و گفت اگه میدونستم ناهار حاظر نیست  حالا نمیومدم خونه،به نظر شما با توجه به این چیزی که گفتم بهم خیانت کرده بوده و رفته بوده پیش کسی؟تو رو خدا راهنماییم کنید دارم دیوونه میشم.

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۱ جنسیت زن شغل خانه داری وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
هیچ کس نمیتواند با توجه به این صحبت ها به شما بگوید آیاهمسرتان وارد روابط فرازناشویی شده یا خیر ولی چیزی که مسلم است نداشتن اعتماد بین شما دونفر است 
اشاره کردید خیلی در مورد خیانت باهم بحث میکنید .گاهی زیاد صحبت کردن درمورد موضوعی باعث میشود فرد سراغ آن برود 
بجای اینکه پلیس بازی دربیاورید ودنبال شواهد و مدرک باشید باهمسرتان صادقانه و بدون دعواو سرزنش و ... صحبت کنید 
بپرسید ایا از زندگیشان راضی هستن ایا شما را دوست دارند چه انتظاراتی ازشما دارند انتظارات خودرا نیز بگویید و به این نکته اشاره کنید که ایشان و زندگیتان را دوست دارید و نمیخواهید زندگیتان تحت تاثیر روابط سطحی قرارگیرد 
اگر برشما ثابت شود که رابطه ای وجو دارد بهای سنگینی راهردو شما باید متحمل شوید مس اگر کمبودی در زندگیش احساس میکند بهتر است باشمادرمیان بگذارد تا باهم حلش کنید
 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha