2794

با سلام

من و همسرم ۳ساله ازدواج کردیم و اگر یک سال عقد رو حساب کنیم ۲سالی هست عروسی کردیم اوایل باهم اختلاف داشتیم ولی کم کم به شناخت رسیدیم و حلش کردیم البته چندباری این اختلافات سره خانواده ی همسرم بود،من دختر مستقلی هستم از دخالت بدم میاد حتی توی دوران مجردی مشکلاتم رو خودم حل میکردم و کسی متوجه نمیشد مگر اینکه مشکلات بزرگی بودن خانواده ی همسرم طرز فکر قدیمی دارن و حتی انتخاب اسم برای فرزند رو جزئی از وظایف خودشون میدونن و از اینکه عروسشون خودش اسم انتخاب کنه بدشون میاد این مشکل مربوط به جاری هام هست و من هنوز باهاش درگیر نشدم ، مشکلی که من باهاشون دارم یه سنت شکنی بزرگ توی این خانواده تلقی میشه من و همسرم از روز خواستگاری تا الآن توافق داشتیم که از این شهر بریم چون من توی این شهر کوچیک واقعا دلم میگیره و دلم میخواد  برگردم به شهر خودم یعنی تهران. شغل همسرمم جوری هست که تهران براش راحت تره،اما مادرشوهر نازنینم گریه زاری راه انداختن که من راضی نیستم و دلم میشکنه حتی چندباری اظهار پشیمونی از وجود عروسی مثل من کردن،با چندتا آیت الله صحبت کردم تا مطمئن شم کار ما خلاف شرع نباشه و خوشبختانه دفتر بیت رهبری دفتری صافی گلپایگانی و چند مراجع دیگه کار ما رو خلاف شرع نمیدونن و فقط میگن احترامشون رو حفظ کنید و بعدها مدام بهشون سر بزنید. خلاصه اینکه مادرشوهرم مایی که مستاجریم رو نمیزاره بریم یه شهر دیگه زندگی کنیم،۳تا پسر متاهل دارن که باهم توی یه ساختمون ۴واحدی زندگی میکنن و یه پسر مجردشونم پیششون هست به همراه دخترشون،ولی متاسفانه دوری ما به حدی براشون سخته که دارن کم کم زندگی ما رو خراب میکنن و روابطمون رو سرد میکنن،با شناختی که از خودم دارم مطمئنم موندنم برابر هست با بی احترامی های مداوم من و قطع رابطه ی کامل بنده با ایشان،ولی رفتنم برابر هست با دلجویی و مهربونی با ایشان...

همسرم هم با گریه ی مادرشون تردید میکنن و حرف قطعی نمی زنن درحالی که قبلا بهم گفت وسایل رو جمع کن بریم و چندتا خونه هم دیدیم...

راهنمایی کنید چگونه دیوانه نشوم و به خواستم برسم🤕

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۹ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست گرامی
باتوجه به توضیحاتی که دادید هرطور رفتار کنید خانواده همسرتان از شما دلخور خواهند شد .پس با رعایت احترام تصمیمتان را اعلام کنید وخودتان را اماده برخورد منفی انها بکنید . با گذشت زمان کمی از دلخوری انها رفع خواهد شد 
به انها بگویید دوستشان دارید و هروقت بخواهند میتوانند به دیدارشما بیایند 
شرایط همسرتان راهم درک کنید با ایشان صحبت کنید و بگویید متوجه تردید ایشان هستید و قصدتان آزار ایشان و خانواده شان نیست ولی برای پیشرفت زندگیتان این سختی را به جان میخرید 
با مهربانی میتوانید نظر دیکران را نسبت به تصمیمتان تغییر دهید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha