با سلام
خانمی هستم ۳۳ ساله در ۲۸ سالگی ازدواج کردم و همان اول ازدواج متوجه بارداری ام شدم و تقریبا ۱۱ ماه بعد ازدواج بچه دار شدیم خیلی زود بود اما خواسته خودم و همسرم همین بود
در دو فرهنگ خانواده و اجتماع متفاوت بزرگ شده بودیم و دو دنیای متفاوت به قدری متفاوت که واقعا خودم باورم نمیشه چطوری این زندگی با این حجم از تفاوتها ادامه پیدا کرده و دلیلش هم پختگی هر دو و تیپ شخصیتی آرام هر دومون بوده
از لحاظ مالی هم فاصله زیاد هست و همسرم تلاش تقریبا شبانه روزی میکنه که این فاصله رو کم کنه
خانواده من بسیار حمایتگر و خانواده ایشون بسیار بی تفاوت ان ، خانواده من باز و خانواده ایشون همه چیز براشون تابو هست . حتی ۲-۳ سال طول کشید رابطه جنسی و حرف زدن در موردش برای همسرم عادی بشه و اصلا نه بلد بود و نه تلاشی میکرد من رو به رضایت جنسی نزدیک کنه و من بخاطر روحیه جنگندگی که داریم( خانواده همسرم بسیار منفعل و بی تفاوت به تمام مسائل اعم از تغذیه و سلامتی و سکس و پول و رفاه و ..) بسیار تلاش کردم تا اینکه ۶ ماه پیش تو رابطه بعد از اینکه همسرم بازم تلاشی برای ارگاسم من نکرد دچار چنان سردرد وحشتناکی شدم و دیگه از اون به بعد گفتم کافیه ۴ سال تلاش کردم برای رابطه جنسی با کیفیت بسه دیگه و سلامتیم مهم تره و واقعا نمی خوام رابطه جنسی داشته باشم که توش ارگاسم نشم و همسرم تلاش آنچنانی برای رسیدن من نکنه.
حدود ۶ ماهه تقریبا ۳ بار رابطه داشتیم .
همیشه به صورت دوستانه حرف های نگفته شو ازش استخراج (به این دلیل این لفظ و بکار میبرم چون ابزار احساسات و بیان حال درون هم از اون تابو های عجیب این خانواده ست) میکردم بهم گفت خواب خانم های همکارم و میبینم و در خواب انزال برام صورت میگیره.
الان احساس خطر زیادی میکنم(حتما بعد از برگشتن زندگی به روال عادی و در دوران پس از کرونا به متخصص مراجعه خواهم کرد) و نمی دونم چکار کنم. که بتونم خودم و قانع کنم علارغم لذت نبردن دوباره خودم و مشتاق و علاقمند کنم به رابطه
واقعا خشم زیادی دارم از ایشون که تلاشی نمی کنه و فکر میکنه بقیه زنا مثل انزال مردها ارگاسم میشن و اصلا زحمت تحقیق سطحی رو هم به خودش نمی ده.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید