2794

خیانت علنی همسرم و بی توجهیش به من و بچم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 486 بازدید

سلام‌ من ۸سال ازدواج کردم ۹سال اختلاف سنی باهمسرم دارم

 مدت ۲سال بامادرشوهرم زندگی کردم

 همیشه جربحث داشتم همیشه هم تقصیرا گردن من میوفتاد. تا اینکه بچه دارشدم و مستقل شدیم 

کلا رابطمون یه طرفه بود هرچی باهمسرم صحبت میکردم میگفتم زن نیازبه محبت همسرداره بهم میگفت زن خوب نیست بهش روداد .هربارجایی میرفت سرگرمیش گوشیش بود .

اینجور نبود بپرسه چیکار میکردی فقط زمان رفع نیازش مهربون بود. من تلفنی باکسی حرف زدم طرف ازمشکلات من سواستفاده کرد و هی سرکوفتم میزد. منم خیلی گرایش بهش داشتم نمیتونسم ولش کنم تا اینکه یه بار طلاهام بعنوان امانت بهش دادم

 بعدمدتی که گفتم میخوام هی بهانه میاورد و میگفت بعدا تا اینکه هی ازمن‌پول میگرفت.

اخرش فهمیدم فروخته همسرمم هی میپرسید منم میگفتم خونه پدرمه 

خلاصه نمیدونسم چه کنم بهم گفت بهش قرض بده تا بتونم بیارم چون همسرم خیلی پیگیر بود

 رو کم عقلی بهش قرض دادم حالش بدشد یه هفته بستری بود تا اینک متوجه شد من با کسی حرف میزنم اما پدرم پول طلاها موجور کرد بهم گف اگر پرسیدبگو فروختم. اما همسرم ازخیانت من فهمید و من عذاب وجدان شدید گرفتم

گفتم بهش اما اسم طلا نیاوردم بعدازکلی جرو بحث گفت مهریه ات ببخش تا منم ازحقم بگذرم

 برا حفظ زندگیم و ابروم انجام دادم. الان بعدمدتی متوجه شدم همسرم با زنهای خراب رابطه داره پولشون میده

 یه مدت چیزی نگفتم میرفت خونه دیرمیومد یا به من میگفت سرکارم سراز جایه دیگه درمیاورد

 چند بارگفتم شد دعوا کتک کاری

 هربارمیگم چرا اینکار میکنی میگه دلم میخواد

 کتکم میزنه میگه کار که من میکنم دربرابر کاری که تو کردی این هیچه

 دلم میخواد همه کارمیکنم  واقعا نمیدونم چه کنم

 بچمم خیلی روحیه اش داغونه لطفا کمکم کنین

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۴ جنسیت زن شغل خانه دار
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خانم عزیز
متاسفانه یه دلخوری و بی اعتمادی دو طرفه توی رابطه ی شما اتفاق افتاده که داره کشدار می شه.
بهتره بدونید، همه ی مشکلات و نارضایتی های زندگی رو با هم نمی شه کم کرد. الان اولویت زندگی شما، اعتماد سازی مجدده، بحث های ریز و گله گی های جانبی رو بهتره فعلا وارد داستان نکنید.
پیشنهاد می کنم توی یه فضای دو نفره، صادقانه با همسرتون حرف بزنید و به جای خودتون رو به یه راه دیگه زدن در مورد مسایل پیش اومده حرف بزنید، حرف زدن شما می تونه چیزی شبیه این باشه ، اما به زبان خودتون:
ما مشکلاتی بینمون پیش اومده که داره ما رو هر روز دورتر می کنه، من بابت دلخوری از تو و فاصله ای که حس می کردم، اشتباه بزرگی کردم که تو رو به حق بی اعتماد کردم و بابت ترسام از این اشتباه  ، دروغ گفتم بهت و تو بی اعتماد تر شدی و تو هم بابت دلخوریات داری کاری می کنی که منم همون قدر بی اعتماد شدم و هستم . ما بابت نارضایتی از دور بودنامون دورتر شدیم و داریم می شیم و زندگی برای هر دومون سخت شده. این گرهی بود که راحت تر اون اول می تونست باز شه و همین الان هم! اما ما به بدترین شکل بازش که نکردیم، هیچ، کورترش هم کردیم. از همسرتون بپرسید که تو از من سوالی داری که بخوای بپرسی؟ چه بسا ایشون تو ذهنش شک ها و سوال هایی داشته باشه که آشفته اش می کنه.
بدون حرف زدن صادقانه و اعتماد سازی بعید می دونم ، این مشکل رو بتونید حل کنید. لازمه همت کنید تا زندگی بیشتر از این از کنترل خارج نشه و نیز به یاد داشته باشید، بار دومی نباید پیش بیاد از سمت شخص شما، چرا که دیگه دربارش صحبت هم نمی تونید بکنید و معلوم نیست واکنش چقدر شدید بشه.
آرزوی موفقیت برایتان دارم
​​

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

ای وی اف توی با بل کلنیک

پاسخ سلام دوست گرامی : بخش کلینیک نی نی سایت برای طرح پرسش وپاسخ بین کاربران وکارشناسان میباشد. جهت ارتباط با کاربران لطفا سوال خود را دربخش تبادل نظر مطرح بفرمایید.سپاس

سلام،من دوتابچه دارم،دیگه هم فعلن قصد بارداری ندارم،میخواستم بدونم می تونم ای یو دی بزارم؟ایاپیشگیری

پاسخ اگر ازداروهای ضعیف کننده ایمنی استفاده می کنید برای شما خوب نیست.

مصرف شامپو سلنیوم سولفات در بارداری

پاسخ سلام شامپو اشکالی نداره