شوهر دروغ گو بد دهن بی تربیت

سلام 

اگر با بختیاری ها اشنا هستید میدونید ک ماها در سن کم ازدواج میکنیم.من ۱۵ سالم بود دیگه ازدواج کردم اوایل خوب بود اما منکه چیزی نمیدونستم بچه بودم عقد کردیم اصلا شوهرم از این رو ب اون رو شد همش طلاق طلاق مخ منو داغون کرده بود یکبار ب بهونه ی اشتی منو میبره بیرون ولی راهو کج میکنه و منو میبره خونش .من ک از هیچی خبر نداشتم واصلا سرم نمیشد اون ب من دست درازی کرد و دختر بودنو از دست دادم .خیلی ضربه ی محکمی بهم خورد .بعد اینکار ازش متنفر شدم .مامانمم فهمید و اصلا اجازه طلاق نمیداد و سعی برای عروسی داشت.عروسی کردیم با ی خانواده ک تا وارد خونشون نشده بودم خیلی ادعای فرهنگ داشتن.اصلا بوی از شعور نبرده بودن.هیچکس ب هیچکس احترام نمیزاشت ن فرزند ب مادر ن مادر ب فرزند .خیلی اذیت شدم ‌.اصلا قابل توصیف نیست خانوادش ب من میگفتن باید کاراشون کنم حتی لباساشونم بشورم منم بچه هر کاری کردم کمی ک بزرگتر شدم فهمیدم اشتباه میکردم من از هر لحاظ از اونا بهتر بودم پس چرا دارن اینجوری سوءاستفاده میکنن شوهرمم ک اصلا تو باغ نبود .ی روز ی دعوای فامیلی افتاد شوهرمم بود تو دعوا مجبور شدیم از ده بیرون بزنیم .راحت شده بودم.ولی با شوهر بد دهن دست ب زن و دریغ از یک محبت زندگی میکردم صد هابار منو میفرستاد قهر اصلا خودم نمیومدم .بابام اصلا طلاق رو قبول نمیکردو میگفت ابروم میره هیچی باز برمیگشتم‌.الان پنچ ساله از ازدواج میگذره بچه دار نمیشیم مشکل سیگاره شوهرمم ترک‌نمیکنه میگه همینه میخای بمون میخای برو.خانواده حمایتم نمیکنن .از دروغ و ی خونه ی سرد و همش داد وفریاد خسته شدم .شما میگید این فرد و میشه تغییر داد .خیلی از مشکلات هست ک دیگه نمیخام متن بیش از این طولانی بشه.اصلا تو خونه نظافت رعایت نمیکنه بیرون ک میره یک ساعت تو ایینس .اصلا احساس بهش ندارم ولی بهشم عادت کردم فک‌میکنم زندگی هیچ روی خوشی ب من نشون نخواهد داد کمکم‌کنید