سلام اگه میشه سریع تر جواب منو بدید ممنون میشم
راستشو بخوایید من یک ساله که عقد کردم
هم از همسرم خیانت دیدم هم اینکه تو مراسم خواستگاری دروغ بهم زیاد گفتن
مثلا سیگارشونو نگفتن من به شدت مشکل دارم یک ساله که نداشتن کنار حتی زیادم کردن فیلم های پورن نگاه میکنن
من واقعا چیزی کم ندارم براشونم کم نمیذارم
ایشون بد دهن هستن و حتی دست بزن دارن دوباری تویی خیابون منو زدن
حتی یه بار پیش مادرشون چک زدن تو صورتم
یه بارم انقدر زدن که دوتا گوشام کبود کبود بود
من از خوردن مشروب بدم میاد ایشون گاهی تو عروسی میخورن واقعیتش خسته شدم از لحاظ مالیم که پایین تصمیم به جدایی داشتم من ۱۸ سالمه اون ۲۵
خانوادش خیلی بدن همش چاقو اعتیاد اینا چند باری برای طلاق رفتم ولی اومد برگشتم خیلی راحت بهم بی احترامی میکنه مثلا بهم گفت حیوون حتی پیش خالش بهم تهمتم زد
من دیگه دختر نیستم گفت اون گواهی که گرفتی الکی من نه خونی دیدم نه چیز دیگی
کنارش عصبی شدم با تمام وجود دوستش دارم ولی واقعا اینجوریم نمیشه
دو شب که باهم دعوا میکنیم همش
مثلا دیروز به من گفت وایسا یه لحظه جواب همکارمو بدم بعد میام منم گفتم برو بعد منتظر موندم چهل دقیقه بعد اومد
گفت من برم بخوابم
منم ناراحت شدم گفتم منو منتظر گذاشتی میتونستی دوستو منتظر بذاری الانم اومدی میگی میخوام بخوابم بعد اونم گفت من بخاطر تو اعصاب نازنینمو بهم نمیریزم
منم گفتم چون مهم نیستم اونم گفت
تو حرفاش گفت که زیرو میکشی برام
دشمن منی و اینکه میخوایی منو عصبی کنی
خسته شدم
واقعا میشه با همچین آدمی کنار اومد بهش اعتماد کرد
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید