2794

سلام من ۲ ساله که ازدواج کردم شوهرم بهم محبت نمی کنه !می دونم که دوستم داره و داره واسه زندگیمون تلاش می کنه اما چون غرور داره اون جوری که من می خوام بهم محبت نمی کنه و همش باید من خودمو بندازم بغلش .. چند بار باهاش حرف زدم که من کمبود محبت دارم دوسه روزی خوب شده دوباره هیچی ! گاهی وقتا عصبی میشم و گریه می کنم و از خونه می زنم بیرون ولی یه ساعت بعد من منت کشی می کنم که ببخشه منو و اون هیچ عکس العملی نشون نمی ده !
گاهی هم بهونه میاره که خستم و همیشه زود می خوابه ! بهش حق می دم چون صبح زود می ره سر کار ولی این رفتارش خیلی بده چون من دو سه ساعت بعد از اون خوابم می بره و همش فکر می کنم که چرا اینقد بهم بی توجه شده ! کاش یه کم از خودگذشتگی داشته و باشه و به خاطر من هرازچندگاهی از خستگیاش بگذره ! با کاراش نشون می ده دوستم داره ولی من توقع بغل و حرف زدن ازش دارم ! هیچ وقت غرورش رو واسه دل من نمی شکنه.تو رابطه جنسی خوبه و مشکلی نداریم ‌‌ولی تایم های دیگه بهم توجه نمی کنه ! فکر می کنم نمی تونم با کسی که توجهی بهم نداره زندگی کنم چون تا یادم میاد بابام همیشه بوس و بغلم می کرد وقتی از سر کار میومد خونه .. ولی همسرم خسته دراز می کشه رو مبل ! لطفا راهنمایی کنید ! دیگه نمی تونم اینجوری ادامه بدم ولی نمی خوام زندگیم خراب شه !

اطلاعات تکمیلی

سن 25 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خانم عزیز
خواسته ی به حق شما را درک می کنم. خیلی مهم است که همسرتان متوجه تاثیر رفتارشان بر شما باشند تا زندگی تان دچار مشکل نشود.
با ایشان در شرایط معمولی و نه عصبانیت، با کنترل بر احساساتتان و به دور از گریه ترجیحا صحبت کنید. به ایشان همان طور که برای من نوشته اید بگویید من زحمت های تو رو برای زندگی می بینم، می دونم هم که من رو قلبا دوست داری و رابطه ی جنسی مون رو هم دوست دارم، اما بارها بهت گفتم که از میزان و مدل رابطه ی عاطفی مون راضی نیستم. این قضیه داره منو اذیت می کنه و باعث می شه من از رابطه ناراضی ، عصبانی و دلسرد بشم. برای من رابطه ی مشترک باید خیلی عاطفی تر و گرم تر از این حرف ها باشه و من نمی دونم چرا ما باید چیزی که حال جفتمون رو بهتر می کنه رو از خودمون دریغ کنیم. اگر چیزی توی رابطه اذیتت می کنه و مانع می شه بگو که من بدونم ، اما اگر که چیزی نیست و این اخلاق و عادتته بدون که من تحت فشارم و نمی خوام مشکلی برای زندگیمون پیش بیاد. من دوست ندارم بابت یه مسیله ی عادی و البته مهم که حق هر دوی ماست هی درخواست کنم و تو رو تحت فشار بذارم و خودمو هم ناکام کنم. شایدم لازم باشه که ما اطلاعات و مهارتمون رو راجع به زندگی بیشتر کنیم.
هر چقدر با طمانینه، اعتماد به نفس و تسلط صحبت کنید نه از سر درماندگی صحبتتان موثرتر واقع می شود.
آرزوی موفقیت برایتان دارم

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha