2794

ترس از دست دادن عزیزان

293761 بازدید 6 تبادل تجربه

سلام آقای صدیق منش ، من خانم متاهل ۳۶ ساله و بدون فرزند هستم . ده سالگی پدر ‌، و سه سال پیش مادر و پارسال خواهرمو از دست دادم . همیشه یه ترسی دارم که نکنه افرادی که دوستشون دارم مثل همسر یا برادر ، زودتر از من فوت کنن و من بعد از اون هیچی ازم نمی مونه ، الان تو دوران کرونا این وضعیت بدترم شده و خیلی فکرمو مشغول میکنه .گاهی حتی گریه ام میگیره با فکر کردن به این موضوع . میخواستم از شما کمک بگیرم .چیکار کنم که این افکارم از بین بره ؟ 

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۶ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

روانشناس و مشاور

با سلام
من از شنیدن داستان زندگی شما و اتفاقاتی که در نتیجه آن نزدیک ترین عزیزان خودتان را از دست دادید خیلی ناراحت شدم.
مهم ترین مساله در قدم اول قبل از هر کاری این است که با خودتان مهربان باشید به این معنی که به عنوان یک انسان بدانید که از دست دادن عزیزان به این شکل به هر حال باعث حال بد انسان می شود و مخصوصا که شما تا آمدید بهتر بشوید و شرایط را مدیریت کنید فقدان عزیز دیگری رو تجربه کردید. پس قدم اول اینکه بدانیم شما انسان هستید و اگر ترس و اضطرابی دارید طبیعی است.
در قدم دوم بدانیم که این از دست دادن ها نتایجی دارد مثل اضطراب یا افسردگی که باید بصورت کامل درمان شود. و مثل سرماخوردگی که اگر بصورت کامل درمان نشود اثرات بعدی و طولانی مدتی خواهد داشت این مسائل هم همینطور هستند.
در نتیجه بخاطر این تجارب، شما سطح اضطراب بیش از اندازه ای را تجربه می کنید که باعث شده آرامش نداشته باشید. 

بنابراین پیشنهاد میکنم مثلث درمانی که در دنیا جهت بهبود این شرایط مورد توجه قرار می گیرد را جدی بگیرید.

این مثلث شامل سه راس است: 
1-دارودرمانی
2-روان درمانی
3- ورزش

برای جمع بندی عرض کنم که ابتدا از نظر تیروئید و غدد آزمایش های لازم را انجام دهید و اگر مشکل تیروئید دارید حتما جدی بگیرید در قدم دوم به روانپزشک مراجعه کنید و برای اضطراب خود بصورت موقت دارو آرام بخش و ضد اضطراب مصرف کنید و به موازات آن حتما با یک مشاور جلسات حضوری یا تلفنی داشته باشید و ورزش را بصورت خیلی جدی در برنامه هفتگی خود بگنجانید.
این ورزش حداقل 3 بار در هفته و حداقل نیم ساعت الی 45 دقیقه باید باشد و در این ورزش حتما بایستی ضربان قلب شما بالا رفته و عرق کنید.
حتما مراقب نوع تغذیه خود هم باشید قهوه، نوشابه و هر ماده ای که باعث بالا رفتن اضطراب و از بین بردن کیفیت خواب شما می شود را مصرف نکنید.
شاد و موفق باشید.

تجربه شما

login captcha

منم برادرم که بیش ازحد بهش دلبسته و وابسته بودمو از دست دادم من۱۵سالم بود برادرم۲۵ یه دختر۱ساله هم داشت علاقه ام به حدی بود که یه روز نمیدیدمش بی قرار میشدم بدترین زمان که درس میخوندم این اتفاق افتاد افسردگی شدید داشتم حتی خودکشی کردم😢 مامانم بهم کمک کرد که از اون حال و هوا بیرون بیام تازه داشتم یکمی روبه راه میشدم بعد از۳سال بیماری و افسردگی که مامانمم فوت کرد😔 رسما داغون شدم بچه آخر خانواده بودم پدرمم که پیر و بی مسئولیت خواهر و برادرامم اصلااا پشتم نبودن به معنای واقعی کلمه تنها شدم حتی برادرم اجازه نداد پدرم مخارجمو بده آواره کوچه خیابون شدم رفتم کار کردم پرستاری پوشکی و... خونه مردمو تمیز کردم در صورتی که پدرم و برادر بدجنسم روی ۴میلیارد باغ و زمین نشسته بودن😔 فاجعه بود برای احساس من که عشقم خانواده بود و گرایشم بیشتر به خانواده، اما همه اینارو گفتم که اگه کسی مشکلی داره بدونه اگه بخواد توکل کنه به خدا مشکلش حل میشه هرکی که باشه من برای افسردگیم کتاب های انگیزشی گرفتم به خودم موج مثبت دادم حواسمو پرت کردم کار کردم درس خوندم و حالا ترم آخر حقوق هستم و انشاالله به لطف خدا با تلاشم و دعای دل پاک شماها آزمونمم قبول میشم و یه وکیل عالی میشم.

 همیشه ته دلم به خداجان قرص بود میدونستم حق من نیست رنج کشیدن،  در کل اینو بگم وابستگی چیز خوبی نیست به هیچی چه اعضای خانواده چه فرزند جدا از بدجنسی های بعضی خانواده ها، اینو بدونید ترس از دست دادن داشته باشید از دست میدید هرچی که باشه من همیشه نگران بودم برادرمو از دست بدم و یا مادرم... باید این حسو دور کنید از خودتون و اول و آخر هرچیزی رو خدا بدونید راضی باشید به رضای اون، من همیشه حضور مادر و برادرمو و دعایی که برام میکردن رو توی تک تک لحظه های زندگیم حس میکردم سختی کشیدم خیلی اما رشد کردم و به خودم افتخار میکنم و از خدا میخوام مراقب منو دلم باشه بهم قدرت و ایمان قوی بده برای مشکلات آگاهی بده برای رفعش

سلام منم همچین مشکلی دارم ولی من هینچ کدوم از اقواممو از دست ندادم ولی زیاد به از دست دادن عزیزام فکر میکنم و حتی گریه هم میکنم دارم اذیت میشم از این همه فکر و خیال 

@kimia99

منم😔

کاش منم به از دست دادن فکر میکردم که قدر بودنشونو بدونم الان که ۲ ماهه بابامو از دست دادم فقط دارم حسرت میخورم کاش خوب بودم کاش احترام میزاشتم کاش قدر میدونستم کاش بیشتر میدیدمش

اما چه فایده خدا گرفتش و من موندم و حسرت

دوست عزیز خیلی ناراحت شدم ولی چه میشه کرد ک دنیا خیلی بی رحمه ، 

ادم ها زاده نشدن که بمونن .ادم ها زاده شدن تا زندگی کنن.

خداوند برای هرکس مدت زمانی رو تعیین کرده .

یکی ۱۰۰ سال .یکی ده ماه.یکی پنجاه سال.

باید ب خودمون بقبولونیم که ادم ها ماندگار نیستن.

گاهی با مرگ تنهات میزارن،

گاهی با جدایی ...

باید به این باور برسیم که زندگی ادامه داره ...

نیامدی ،رفتم.

ما باید یاد بگیریم برای خودمون زندگی کنیم. 

قوی باشیم.

فرصت کوتاهه...

ب رفتنیا فکرنکنیم، با افسوس ازدست دادن دیدن غروب خورشید ،فرصت دیدن ماه رو ازدست ندیم...

از بودن و موندن کنار اوناییکه پیشمونن لذت ببریم...

چون شاید همین لحظه ها دیگه تکرارنشه.🌹💐

برگذشته افسوس مخور که دیگر رفته

از آینده هراسی به دل راه مده که هنوز نیامده...

ودرلحظه ی حال چنان زندگی کن که درخاطرت جاودان شود... .

ان شالله همیشه اعماق وجودت سرشار از ارامش باشه

🙏🌹💐🌹💐

منم شرایط شما رو دارم و مادر و پدرمو به فاصله ۲ سال از دست دادم خودم ۲۰ سالمه و خیلی برام سنگین بود 

ممنون از توضیحات دکتر