با عرض سلام.. خانمی ۳۸ ساله هستم با همسرم هم سن هستیم. و ۸ ساله ازدواج سنتی کردیم. همسرم از ابتدای زندگی مشکل جنسی داشت و نعوظ خوبی نداشت دکتر هم رفتن قرص میدادن ولی تاثیری نداشت.از طرفی مشکلات اسپرم داشتن و در نتیجه ناباروری و یک سال و نیمه با ای وی اف بچه دار شدیم.حدود ۴ ساله کلا هیچ رابطه جنسی نداشتیم(یکی دوبار دکتر رفتیم تشخیص دادن هیپوفیز مشکل داره ولی درمان نشده هنوز) و چند باری هم از همسرم خیانت در حد پیامک دیدم و قول داده بذاره کنار ولی تکرار شده...یکی دوبار هم پیش مشاور رفتیم..الان هر چی میگم بیا بریم پیش مشاور میگه باشه ولی پشت گوش میندازه.از طرفی کارهای خونه را خیلی انجاممیده هر چی ازش بخوام انجاممیده کارای خونه پدرم اینا را انجام میده و طبق گفته خودش من این زندگیو میخوام .همش واسم سواله اکه زندگیشو میخواد پس چرا درست نمیره دنبال درمان درست حسابی و چرا خیانت میکنه..یه بار طی تستی که مشاوره گرفت گفت اضطراب داره واس همین دست به پیامک برای این واون میزنه. حالا سوالم اینه من چه جور باید باهاش رفتار کنم که به خودش بیاد..احساس میکنم فکر میکنه آبو که از آسیاب افتاد دوباره کار خودمو میکنم .چون منم اول آتیشی میشم ولی بعد چند روز عادی میشم. ممنون میشم راهنمایی کنید چه کاری باید انجام بدم؟
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید