2794
logo

کلیـنـیـک
از ما بپرسید

کلینیک

از ما بپرسید
از ما بپرسید

کلینیک

  1.  کلینیک
  2.  پرسش ها
  3.  روانشناسی
  4.  مشکلات دوران نامزدی

مشکلات دوران نامزدی

82 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام وقت بخیر .نامزدم آقایی هست که قبلا ازدواج ناموفق داشتن روزای اول آشنایی باهمسرم یکم‌مشکل داشتم اونم بخاطر این بود که از اخلاقشون چیزی نمیدونستم ،الان همسرم ترسیده نگرانه که منم مثل همسرسابقش باشم میخواد نامزدیمونو بهم بزنه مشاوره رفتیم قرار شده که ایشون تنهابرن مشاوره و مشکل و حل کنن اما سردی رفتارشون بشدت اذیتم میکنه تو این یکماهه هزار بار خواستم خودکشی کنم باهام کم حرف میزنه مدام بهم میگه گیر نده در صورتی که واقعا حرف خاصی نمیزنم یا نمیرم رو اعصابش احساس میکنم دوستم نداره ازش میپرسم که دوستم داری میگه آره ولی میفهمم که حال خوبی نداره ،دلم میخواد کمکش کنم اون وقتایی که حالش خوبه بهترین مرد دنیاست خیلی بهش علاقه مند شدم خیلی دوستش دارم .الان چی بگم که فکر کنه من میتونم کمکش کنم.ما هر دو ازدواج مجددمونه من به دنبال کسی ام که فقط بهم علاقه داشته باشه و دوستم داشته باشه همین؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۳ جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
  • مشکلات
  • نامزدی
    • پاسخ مشاور

    مشاور خانواده

    سلام دوست عزيز 
    ترس در ايشون با توجه به تجربيات گذشته كاملا طبيعي است .بهتره كمي زمان بديد و به نوعي يكم از ايشون فاصله بگيريد كمتر مسيج دهيد زمان كمتري تلفني صحبت كنيد 
    خودكشي هيچ وقت راه حل نبوده 
    ايشون قطعا بخاطر اينكه به نوعي بهم ريخته اند و تحت فشار هستند اين صحبت هارا كرده اند
    عزيزم اين رفتارهاي شما وابستگي زياد هست كه گاها باعث دوري ادم ها ميشه بهتره روي اين موضوع كار كنيد 
    به نوعي شما طرحواره رهاشدگي تون فعال است 
    اين طرحواره نشون ميده خيلي از افراد از كودكي ترس دوري و از دست دادن والدين و اطرافيان را داشته اند و دنيا را بدون ديگران تاريك ميدونن 
    كتاب زندگي خود را دوباره بيافرينيد جفري يانگ ترجمه دكتر حميد پور كمك ميكنه طرحواره هاتون را بهتر بشناسيد 
    كتاب عاشقم باش رهايم نكن ميشل اسكين  ترجمه دكتر منافي ميتونه بهتون كمك كنه 
    حتما حتما جلسات مشاوره فردي حضوري داشته باشيد .

    تجربه شما

    login captcha

    نظرات شما

    جدیدترین پرامتیازترین
    fari1375
    fari1375
    1399/02/13
    0 پاسخ

    ممنونم مرسی از راهنماییتون الان یک ماه از صیغه محرمیت گذشاه ایشدن میگن از آینده و زندگی کردن با تو میترسم مطمئنم خوشبخت نمیشیم دوستت دارم اما اعتماد ندارم ،من الان باید چیکار کنم چون روزای اول رابطمون عالی بود تمام اونچیزی بود که من میخواستم الان جدایی برام سخته واقعا..میگم اونهمه شوق و اشتیاق درچه صورتی برمیگرده؟باید چیکارکنم که بهم اعتماد کنن؟