2794

سلام من بخاطر طلاق پدر و مادرم تو پرورشگاه بزرگ شدم بخاطر زندگیم . من ۸ سال اونجا زندگی کردم دقیقا ۱۴سالم بود که اولین عشق نوجوانی تجربه کردم .با توجه به شناختی که از سن نوجوانی دارید من هم دچار بحران های نوجوانی شدم دوست پسر پیدا کردم همش ابراز علاقه میکرد و میدونست بهزیستی ام تا که لو میرم گوشیم ازم میگیرن من احمق نمیتونم فراموش کنم همش به فکرش بودم خیلی دوستش داشتم درسم افت کرده بود همه شک کرده بودن بهم همه میدونستن که عاشق شدم . خلاصه گوشی دادن  این پسر منو اغفال کرد گفت چرا موندی اونجا دلت نمیگیره بخدا قول میدم بهترین زندگی واست بسازم و حرفای عاشقانه منم باهاش فرار کردم و ازدواج کردیم تازه هفته اول ازدواج بود دیدم به گوشیش شخصی به اسم زینبم مدام زنگ و میام میفرسته پرسیدم این کیه گفت خواهر مجازیم باهاش درد دل میکنم متاهل بچه داره یه روز دیدم زن پیام داده که تو روخدا جوابم بده قرار نبود منو وابسته کنی بری من بخاطرت دارم جدا میشم عزیزم خواهش میکنم جواب بده منم جواب دادم از طرف شوهرم که من متاهل شدم برو گمشو حیا کن شوهر داری تو بچه داری زندگی داری ابله نشو پیام داد یعنی چی که متاهلی چه ربطی داره منم متاهل ام پس چرا من ولت نکردم دستت درد نکنه میخوای ولم کنی بخدا نمیبخشمت منم پاک کردم پیامشو ولی این زن بازم دست بردار نبود هی زنگ  ماه دوم ازدواح بودیم زنگ و پیام میداد من واقعا عصبانی بودم رفتم به خواهرشوهرم گفتم چون شوهرم فقط از اون میترسه شوهرم گفت تو آبروی منو بردی چرا گفتی من با زن متاهل دوستم گفتم خوبه فهمیدی چه لجن بازی در اوردی من خر فکر میکردم تو هم مثل خودم فقط با من دوست بودی فقط منو دوست داشتی تو منو گول زدی همزمان با ده نفر دیگ چه مجرد  متاهل خلاصه بعد ۶  ماه دیدم یه شماره با اسم ناشناس که همون زن بوده چت کردن تلگرام زن از شوهرم پرسیده بود واقعا زنتو دوستش داری  گفته بود به امام حسین فقط دلم براش سوخت چون تو بهزیستی بزرگ شده بی کس بخدا من تورو خیلی دوست دارم بقرآن انقد دلم برات تنگ شده حیف که دیگه راحت نمیتونم باهات باشم همش گوشیم میگرده زن هم گفته بود پیام هارو پاک کن اسم منم ی چیز دیگ سیو کن عکس های لختی افتضاح بهم فرستاده بودن و کارهای بسیار زشت که واقعا منو دیوانه کرده من زنگ زدم به شوهر زن گفتم شوهرش خیلی بی غیرت مثل خیار گفت نه من زنم اینطور نیست ادعای حیثیت کرد و گفت تهمت نزن بعد زنش زنگ زد به شوهرم همچین پیش شوهرش داد میزد با صدای بلند پیش شوهرش داد میزد من کی به تو عکس دادم الکی دروغ میگفت . منم لباس هام جمع کردم برم وسطای راه دیدم من که جایی ندارم برم بهزیستی که دیگه منو راه نمیده خانوادمم چون فرار کرده بودم همگی قهر بودن من تیزهوشان درس میخوندم تو قلمچی رتبه اول یه بار داشتم پنج بار هم دوم شده بودم جایزه گرفته بودم از موسسه خیلی به درس علاقه داشتم همه  میگفتن تو قطعا دکتر میشی . اما من بخاطر سن کمم همش ۱۷سالم بود پاشدم با این کثافت فرار کردم آیندم خراب کردم قیافم هرکی میبینه میگه چحور راضی شدی زن این بشی باورتون میشه فامیل هامون هنوزم منتظر اینن من یه روزی طلاق بگیرم منو بگیرن ازخودم الکی تعریف نمیکنم .ماه پیش دیدم که شوهرم بازم فیلش یاد هندوستان کرده دوباره با زن حرف زد و رفیق سیو کرده ازش پول قرض خواسته زن هم دوباره باهاش اس بازی کرده دوباره ابراز علاقه و من فهمیدم الان من بازنده این داستانم من بد باختم من به گوه خوردن افتادم دوستدارم ازش جدا بشم همش ۲۰سالمه شوهرم ۲۷سالشه بچه ندارم همش یاد  میفتم به اینکه چقدر راحت گول خوردم من بهترین زندگی داشتم چرا اینکارو کردم چرا احمق شدم مثل سگ پشیمونم حالم ازش بهم میخوره البته اینم بگم تو تلگرام باهمه دخترا چت میکنه به همه گقته من از بهزیستی ام منو دوست داره و فقط دلش میسوزه اصلا علاقه نداره بهم اما ازش که توضیح میخوام میگه نه دروغ گفتم خواستم خر کنمشون من اگه دوستت نداشتم فراریت نمیدادم ازدواج نمیکردم من دوستت دارم اما من دیگ باورم نمیشه همش پیام هاش جلو چشمم من گیر یه مرد خائن افتادم نمیدونم چیکار کنم دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم همش به فکر خودکشی ام همش نقشه خودکشی تو ذهنمه 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۰ جنسیت زن شغل محصل وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزيز 
درك ميكنم چقدر روزهاي سختي داشتيد 
نبود خانواده و نياز به حمايت ، محبت و سرپناه محكم 
ميفهمم كه چقدر اولين تجربه شكست احساسي درد اور بوده 
عزيزم بهتر بود بدون اجازه از طرف همسرتون پيامي نميداديد و گفتن به ديگران باعث بدتر شدن اوضاع و شكستن حرمت ها شده يا با همسر ايشون صحبت نميكرديد متاسفانه عليه خودتون شده
اينكه ما به هر دليلي وسايل شخصي ديگران را چك كنيم درست نيست 
با توجه به همه اين اتفاقات ميتونيد اينده را از نو بسازيد باز شروع به درس خواندن كنيد 
سخته اما ميتوان از جايي كه اشتباه رفتيد مسير را عوض كنيد 
متاسفانه اين رابطه تا اينجا پر از اشكال بوده و قطعا بعد از ان هم با موانع بيشتري همراهه بهتره تا دير نشده تا بچه ايي نداريد خود را و اينده تان را عوض كنيد
حتما حتما جلسات مشاوره زوج برويد و اگر همسرتون هم نيامدن خودتون حتما جلسات فردي داشته باشيد .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha