سلام. من خانم ۲۳ ساله هستم یک سال و نیمه ازدواج کردم بخاطر شغل همسرم در اردبیل زندگی میکنیم همسرم بیش از اندازه با مادرش صمیمیه این منو عذاب میده من و ایشون تنهایی زندگی میکنیم خیلی تلاش کردم به خودم نزدیکش کنم صمیمیش کنم خیلی بهش محبت میکنم ولی اون بیشتر با مادرش صمیمی تره هر روز بهش زنگ میزنه سه ساعت حرف میزنن من هیچوقت مانعش نمیشم ولی همسر من رمز و رازش با مادرش بیشتره و بعنوان یک زن تنها این منو اذیت میکنه ما تو یک خونه هستیم اینقدری که با مادرش حرف میزنه با من حرف نمیزنه وقت دیگه هم با گوشی مشغوله خودشم میگه بیشتر از هرکسی دوست دارم ولی با این کاراش نمیتونم باور کنم توروخدا کمکم کنید چطور باهاش راحت و صمیمی شم که بیشتر با من صمیمی تر شه خیلی احساس تنهایی میکنم ممنون
سلام و وقت بخیر
ببینید مادر اولین نفر هست که وارد دنیای عاطفی و مطلوب فرد میشه اینکه شما بخوایین ایشون رو کمرنگ کنید خیلی زمان لازم هست که اتفاق بیافته ، بهتر هست جای تلاش برای رقابت با جایگزین شدن جایگاهی برای خودتون ایجاد کنید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید