سلام عزيزم
الان لازمه تو خودتون كندوكاو كنيد و ببينيد ريشه اين بدبيني و شك ها كجاست چون قطعا قبلا هم وجود داشته و به حل اون بپردازيد براي زندگي شخصي خودت .
اينكه پدرش رو وارد كرديد و حرفايي كه بايد بين خودتون مطرح ميشد را به فرد واسطه گفتيد درست نبود لازم بود يكم ارام ميشيديد و بعد مستقيم با خودش حرف ميزديد
وقتي شما متوجه شديد ايشون با وجود شما باز در ارتباط بوده به مرور هم نميتوان خود را اثبات كرد و حتي اگه ايشون كاري نكنه اين افكار دست از سر شما برنميداره پس بهتره مسير زندگي هاتون را همين جا عوض كنيد
حق داري ناراحت باشي اما خودت را عامل اين اتفاق ندان و دنبال عيب و چرايي در خودت نباش شما مقصر نيستي
كمي به خودت و روحت ارامش و زمان بده و بعد بلند شو و از نو بساز به دنبال هدف هات برو و نااميد نباش .
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید