2794

دوست نداشتن همسر و خودارضایی من

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 273 بازدید

سلام. 8 ساله ازدواج کردیم ،و تو این هشت سال تمام تلاشمو برای زندگیم کردم الان که اینو می نویسم فقط موندم جدا شم یا بسوزم و بسازم ،میل جنسی من بسیار زیاده روزی یکبار الان ،اوایل ازدواج روزی سه بار ،اما شوهرم سالی یک بار اگه یادش بمونه،من تو این هشت سال به همراه شوهرم مشاوره معمولی و مشاوره جنسی زیاد رفتم اما چون شوهرم همکاری نمی کنه میگه من خوب و عادی هستم مشکلمان حل نشده،من تا یکسال اول ازدواج دختر بودم و ایشون می گفتن زندگی که همش رابطه نیست، جالب برام اینه که فامیلای نزدیکشان همش حرف از رابطه میزنن تا منو میبینم میگن شما از رابطه راضی هستی کم میل نیست ،شنیدیم زن و بچه ی دیگه ای داره ؟یا میگن ما رو ببینیم چه خوب توانایی ام که تو سن 60 سالگی بچه میآریم،شوهرم چندین بار خیانت بهم کرده که چون کارمند بوده نزدیک بود از کار اخراج بشه به خاطر این کاراش تو محیط کار ،یک بار که ازم خواست رابطه داشته باشیم گوشی همراهش رو که فیلم و عکس ناجور داشت نگاه میکرد خیلی بهم حس بدی داد،مشاورین هم یکی گفت اگه همش با تو باشه اون جلوی زنهای غریبه که باهاشون دوست میشه کم نیاره و مشاوره جنسی گفت که خودش گفته از تو خوشش نمیاد ،در حالی که خودش منو انتخاب کرده و جلوی خانواده ایستاد یک هفته دوست بودیم برای من اصلا مهم نبود ،اما ایشون اصرار زیاد به ازدواج داشت من حتی بهشون گفتم ازت خوشم نمیاد در حد دوست بودیم خواستم رابطه رو قطع کنم که گفت می خوام زنم بشی،الانم خیلی شبها تنهایم میزاره و میره شهرستان اصلا تماس هم نمی گیره و بعد یکی و دو روز برمی گرده شبای جمعه همیشه از خونه موندن بی قراری می گیره و فرار میکنه به هر بهانه ای ،مشکل من اینه چون میلم خیلی شدید هست الان خودارضایی می کنم با گریه و اعتماد به نفسم پایین اومده ،حالم خیلی بده  ،دلم نمی خواد برم حتی تا دم در ،فکر میکنم همه از تو چشمان می فهمن شوهرم منو نمی خواد یا رابطه نداریم ،خجالت می کشم ،با تمام آدمهای دور وررم قطع رابطه کردم ،و شوهرم از این وضعیت خوشحال و راضی هست وبی تفاوت میگه تو دیوانه ای هر روز بهتر از دیروز به زندگیش می رسه میگم ایا قبل ازدواج با تو این بودم میگه نه،میگم ایا الان تو زندگی چیزی برات کم گذاشتم میگه نه ،اینا رو تو مشاوره هم میگه ،اینم بگم جلوی من به زنهای توی خیابون متلک می ندازه مثلا میگه چه باسن قشنگی ببخشید راحت میگم ،چه  داری عزیزم ،بوق میزنه و چراغ میده برای زنا ،اوایل دست بزن هم داشت و رفیق باز هم هست چیکار کنم من الان این شوهر من دردش چیه؟دارم خفه میشم از این همه فشار کمکم کنید،جدیدا میگه، میخوام حق طلاق رو بهت بدم ، نمی خواستم تو این چند سال جدا بشم چون می دونم افسرده میشم اما اینجوری هم سختمه همش خودارضایی دارم  

اطلاعات تکمیلی

سن 30 جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
! سوال در انتظار پاسخ است .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha