2794

سلام. من 18 سالمه از بچگی منو پسر عموم رو برای هم در نظر گرفته بودن بخاطر همین خانواده عموم همیشه منو به عنوان عروسش میدونست. ولی امسال به طور رسمی اومدن خواستگاری من خودم به مسائل دینی و اخلاق خوب خیلی اهمیت میدم خودمم همیشه سعی میکنم اخلاقم خوب باشه ولی اون یه پسر خیلی مغروره که اخلاقش تقریبا تنده به مسائل دینی اصلا اهمیت نمیده کلی هم اهل دوست دختر هست که این باعث شده بهش خیلی بی اعتماد بشم از نظر من همیشه هم تیپش جلف و خود نما هست. در صورتی که من خودم اصلا اهل دوست پسر نبودم و تیپم هم اصلا جلف نیست..واقعا از اینا خوشم نمیاد من حس خاصی به پسر عموم ندارم اونم بهم گفت منم طوری نیستم کر فک کنی خیلی دوستت دارم..چون خانواده هامون باهم خوبن و منم به تو اعتماد دارم اومدم خواستگاری حس و دوست داشتنم بعد ازدواج به وجود میاد درباره تیپش و اخلاقشم هم گفتم بهش گفت من شخصیتم همینه دیگه تغییر نمیکنم دیگه من گفتم نه. ولی بعدش خانوادش باهاش صحبت کردن..دوباره اومد بهم گفت سعی میکنمم یکم تغییر کنم از همین الان به من میگه دوست دارم مثلا تیپ تو اینطوری کنی یا بینی تو عمل کنی یا...واقعا بنظر من ما دوتا آدم متفاوتیم بهم نمیخوریم..از هم بدمون نمیاد ولی عشقی هم بینمون نیست ولی خانوادمم میگن فقط این..میگن این تفاوتاتون بعدا درست میشه مهم اینکه کارش خوبه و معتاد و اینا نیست و ما هم خانوادشو میشناسیم میگن شاید یکی دیگه اومد خواستگاری ایده الای تو رو داشت ولی بعد فهمیدی معتاده ..و کلی حرف دیگه...خلاصه همه موافقن..ولی من میگم مطمعنم ب مشکل میخوریم...چون من خودمم یه خورده مغرورم ولی اون دیگه خیلی خودشو بالاتر از بقیه میبینه واقعا گیر افتادم این وسط..لطفا کمکمم کنید؟

اطلاعات تکمیلی

سن 18 جنسیت زن شغل کنکوری وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزيز 
متاسفانه اين باورهاي خانوادگي نادرست راجب ازدواج فاميلي باعث بروز مشكلاتي ميشه 
مذهب و باورهاي اعتقادي يك موضوع خيلي مهمه كه بايد به اون توجه كنيد چون به مرور باعث اختلافات ميشه ،اينكه ايشون دوست دختر داشته مربوط به گذشته است و اين را نميتوان ملاك بي اعتمادي دانست چون شما حضور نداشته ايد و اونچه اهميت داره رفتارهاي ايشون بعد از ازدواج است 
عزيزم بدون حس نميتوان زندگي ساخت شما كم سن هستيد ممكنه  با رفتن به دانشگاه و شناخت دنياي جديد باعث بشه كه اين حس دوست داشتن بعد از ازدواج هم شكل نگيره و اين زندگي شخصي شماست اصلا منطقي نيست كه همه راضي باشند جز شما پس چون راضي اند شما هم راضي باشيد
اينكه ايشون مغروره ،خود را برتر ميدونه يا بگه من تغييري نميكنم و بعد با حرف خانواده نظرش عوض بشه همه نكاتي هست كه بايد توجه زيادي كرد 
اينكه  اين غرور همين الان باعث ازارتون هست و قطعا بعدها بيشتر ياعص ازارتون ميشه يا اينكه هر سري خانواده بخواهند دخالت كنند يا ايشون انقدر تحت تاثير خانواده اش باشه كه بخاطر انها بخواهد پوشش را عوض كند 
اينكه شما نظرتون را گفتيد راجب پوشش ايشونم خواسته اش راجب ظاهر شما را گفته و اين طبيعيه 
اين موضوع كه خواستگار بعدي كار داشته باشيد يا اعتياد نداشته باشد چيزي نيست كه از الان به يقين بتوان گفت چون همه چيز احتمالاته 
حتما لازمه مشاوره پيش از ازدواج برويد و همينطور ازمايش ژنتيك .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha