سلام دوست عزيز
ميتونم درك كنم چقدر تحت فشار هستيد
اينكه موقعيت همسرتون يا چهره بهتري دارند ملاك برتري نيست و شايد اين ها براي زمان خواستگاري مورد توجه باشد نه بعد سالها زندگي
انتخاب ايشون شما بوديد و اين حرف ها كاملا بي مربوط است و چون مادر همسرتون متوجه اين حس ضعف شما شده به نوعي با اين حرف ها كنترل شما را در اختيار ميگيريد ،
عزيزم دليلي بر تلاش براي جلب رضايت كسي نيست شما يك فرد مستقل هستي كه مادر فرزندي هستي دليل نيست كسي شما را امر نهي كند به اين فكر كنيد كه ايشون از شما راضي نباشد چه ميشود اين ترس هولناكي كه داريد سايه ايي بيش نيست با ان رودر رو شويد و يك بار براي هميشه تمامش كنيد
بجاي جلب نظر ديگران رابطه تون را با همسرتون نزديك تر كنيد و براي خودتون زندگي كنيد تا سن فرزندتون كمتره اين دخالت ها را از بين ببريد وگرنه وخامت اوضاع بيشتر ميشود بهتره روي اعتماد به نفس خود كار كنيد ويژگي هايي كه درون شماست و از نظر ديگران با ارزش هست را بنويسيد و هر وقت حس كرديد بايد مطيع باشيد انها را بخوانيد
اين را يادتون باشه كه هرچقدرم تلاش كنيد باز هم حرفي براي زدن و سرزنش هست پس بهترين كار رها كردن خودتون از اين طناب هايي هست كه دست و پاتون را بسته
حتما لازمه كه با مشاوره فردي حضوري صحبت كنيد .
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید