مامان عزیز سلام
از متنی که نوشتید متوجه شدم که بعد از درگیری لفظی بین شما و همسرتان ، و رفتن همسر و کودتان به جای دیگر و از تغییر رفتارهای کودکتان ناراحت و نگران شدید . نگرانی شما را ازهر جهت درک میکنم .
اما موضوعی که می خواهم به شما بگویم این است که مهمترین منبع ایمنی برای کودکان مخصوصا در سن کودک شما ، والدین او هستد به ویژه و در وهله ی اول مادر هست . و همین طور مادر هم همین حس را به کودک خود دارد یعنی وابستگی متقابل در مادر و کودک .
به همین دلیل است که جدا شدن کودک از شما ،حس نگرانی را در شما فعال کرده است .
پس ناراحتی شما قابل فهم است .
در مورد تغییر رفتار کودک ،نگران نباشید شما هم چنان منبع ارامش قلبی و ایمنی برای او هستید . مطمئن باشید در این سن با وجود حضور شما ، کودک راضی به تغییر سرچشمه عشق و محبت خود نمیشود . دیگری حتی پدر که بودن او هم برای بچه بسیار مهم و حیاتی است . اما با وجود بودن شما راضی به طرد یا ترک شما نخواهد شد . و بودن شما برایش حیاتی و مهم است .
اما اینکه می فرمائید پیش همسرتون میخوابه موضوع خیلی حادی نخواهد بود بالاخره به محبت پدرش هم نیاز دارد . در مورد این سوالتون «علت این رفتار چیه؟؟ »
در بالا مقداری توضیح دادم اما مورد دیگری که می خواهم به آن توجه بفرمائید اینکه .شاید کمی از این توصیفات رفتار کودک به دلیل حساس شدن شما به این موضوع باشد . بالاخره شما گفتم وابستگی بین شما و کودک متقابل است . پس این جدایی یکباره شما را آزرده خاطر کرده و میزان حساسیت شما بالا رفته باشد . در این صورت کوچکترین رفتار کودک برای شما بسیار ناراحت کننده می شود در حالی که اگر در شرایط صلح ایت اتفاقات می افتاد شما انقدر ازرده خاطر نمی شدید .
این سوال «یعنی بچه رو جادو کردن؟؟»
به نظر من ذهنتان را در گیر این موضوع نکنید چون تنها سطح اضطراب شما را بالا میبرد و باعث خرابتر شدن و کدرتر شدن رابطه شما و کودکتان و چه بسا همسرتان می شود .
در مورد سوال بعدی «یعنی پیش بچه از من بد گفتن؟؟»
در جایگاه قضاوت نیستم ضمن اینکه کودک دو ساله هم ممکن است مفهوم خیلی از حرف های بزرگترها را متوجه نشود . اما اگر هم این اتفاق افتاده باشد کودک شما حاصل عشق مادری شماست پس نگران نباشید باز هم شما اولین نفر زندگی کودک هستید . مثل قبل برای او وقت بگذارید . او را در آغوش بگیرید . و همه نوازش ها و محبت هایی که قبل داشتید را برای او داشته باشید ، بازی کنید و خوشحال باشید حتی اگر کودک باز هم بی تفاوت بود شما عشق خود را به او بدهید و مطمئن باشید اگر این اتفاق هم افتاده باشد تاثیر کوتاه مدت دارد و از ذهن کودک پاک میشود وقطعا با رفتار شما اثر خود را از دست خواهد داد .
در مورد نکته اخر هم بسیار متاسفم . درکتان میکنم توصیه میکنم به دلیل آزارنده بودن شرایط حتما مشاوره زناشویی برای خودتان و همسرتان از همکاران متخصص بگیرید و مشکل را عمیقا بررسی کنید حتی اگر همسرتان راضی نبود به تنهایی کمک تخصصی بگیرید .
در مورد کودکتان هم نگرانی نداشته باشید و مهرورزی خودتان را بدون فکر به چیزهای منفی ادامه دهید .
دلتان شاد دوست عزیز ....
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید